۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

تقديم به مقاومت ملت ايران در چند وارگي قبل از دوران مشروطيت ودوران مشروطيت وتاكنون و.................................تا بي وارگي وماه وارگي و.........

تقديم به روزپديد وشب پديد تلاشهاي سياسي .اجتماعي .فرهنگي .هنري و.....................من پروين جلائي گيتي اندوز آنلاين

تقديم به فعالان سياسي .جنبش دانشجويي .جنبش زنان . فرهنگيان .معلمان.دبيران .كارگران .هنرمندان شاعران ونويسندگان و...................................................................................تقديم به....سانسور شدگان دهه 60...ديگر

تقديم به خانم مهر انگيز كار / خانم عبادي /سيمين بهبهاني وديگر فعالان جنبش زنان
تقديم به مقاومت ملت ايران
تقديم به سازمان مجاهدين خلق ايران وچريك هاي فدايي خلق
روزهاو شب هايي در رويداد هاي تاريخي سياسي اجتماعي ايران وجهان در ياد ها وخاطره ها زنده مي مانند كه نمي توان از آن رويدادها به آساني گذر كرد وبه فراموشي سپرد وياد آنان در خاطرها باقي خواهد ماند

روز هايي كه در حبس بودم واكنون نيز در حبس وزنداني چند وارگي هستم در روزها وشب ها در اوقات مختلف كه به ياد پرچم شير وخورشيد سرود دوره دبيرستان را آواز خواني كردم وزمزمه ميكردم در بين آن روزها وشب ها روزي را هم به ياد آنروز در روز شير وخورشيد وهلال احمر به بهشت زهرا رفتم وبر سر مزار هنرمندان در قطعه هنرمندان ونويسندگان حضور يافتم وطولي نكشيد كه جمع انبوهي در آنجا گرد آمدند . پيش از آنهم در تشيع پيكر نوذري وبعضي از هنر مندان من هم در مراسم او در مسجد صدا وسيما حضور يافته بودم وهم در مراسم ناصر عبدالهي در تالار وحدت و زنده ياد ديگر هنر مندان حضور فعال داشته ام

در روز شير وخورشيد وهلال احمر جمعي كه همزمان در آنجا گرد آمده بود وروزنامه نگار وخبر نگار هم در آنجا بودند و من بر سر مزار زنده ياد پروين دولت آبادي حضور يافتم وگريستم به ياد آن دوران عرصه سياسي اجتماعي فرهنگي دوران و زمان صديقه دولت آبادي وياد خاندان دولت آبادي كه به ديدار يكي از آنان رفته بودم گرامي داشتم
در بازگشت از بهشت زهرا دوستان حاضر در جمع همراه پيام وگفتگوي من براي رساندن به جهانيان شدند ودر بازگشت يك آرم هايي از طرف شهر داري به مردم داده شد كه من پاكت خود را به يكي از مسافران اتوبوس دادم اين ظهور در سال 86 ويااوايل 87 بود .ومكن از اين دوستان حاضر در جمع تشكر وسپاس دارم كه پيام وگفتگوي من را در اثر بخشي برقراري پرچم شير وخورشيد به رسميت شناختند
پس از آن در شبكه جهاني يك همايشي بدين منظور بر پا شد وتمام ايرانيان خارج از كشور جهت شركت وعضويت در مراسم دعوت شدند وآقاي شهرام همايون لبيك گويان وبرادروار دبير همايش وليدر اين مراسم بودند واين مراسم مستقيم در شبكه جهاني پخش شد
در سال 87 در اوج تلاشهاي سياسي فعالان سياسي وجنبش زنان وشبكه علي اكبر داور در چند وارگي جامعه ايران كانال يك ظهور كرد كه بيش از يك ماه دوام نياورد وبا زدن تهمت هاي كلان كه خود وي يعني آقاي شهرام همايون مي گفت كه به وي نسبت دادند اين شبكه بسته شد . ومدتها در خاموشي بسر برد .من هر چند كه جزو اين شبكه نبودم وتلاشهاي 9 و10 سال من وقبل از آن در چار چوب ملي گرايي خلاصه نمي شود واين در وبلگ هاي من وپيام هاي داده شده پيدا وآشكار است ولي از آنجا كه با سانسور و حذف مخالف هستم در يك سايت كه براي باز شدن اين شبكه امضاء مي گرفتند كه فراخوان به ايميل من شده بود اين فراخوان را براي باز گشايي امضاء نمودم واين شبكه باز شد واكنون در خبر رساني وگفتگو فعال است .من از دوستاني كه در به ثمر نشاندن پيام من وفعالان سياسي وتبديل اين سرود را واين پرچم را لبيك گفتند و فاطمه وار به دست دارند وبراي براي زندانيان سياسي ودفاع از حقوق شهر وندي وآزاديخواهي حسيني و برادر وار وخواهرانه وفاطمه وار تلاش ميكنند سپاس وقدر داني دارم

دوم : سازمان مجاهدين خلق ايران مقاومت ملت از رويدادهايي كه در روز پديد وشب پديد من وملت ايران فراموش نشدني وياد آن در خاطره ها زنده است به ياد دوستان عزيزم وبه ياد مقاومت ها وبه ياد حضور من در متينگ سال 57 دانشگاه تهران مسعود رجوي ومريم رجوي وپس از آن در متينگ هاي ديگر اين سازمان در دوران پهلوي از بطن نهضت آزادي ايران توسط سه خاندان محسن وحنيف نژاد وبديع زادگان پديد آمد وتربيت شد .و اهداف آن در آيت طالقاني و دكتر محمد مصدق تجلي يافت وبراي مبارزه با استبداد وديكتاتوري اما غافل از آنكه اين نا آگاهي در بستر سياسي اجتماعي آن دوران حاكم بود كه آن رفتار سياسي اجتماعي كه اكنون هم در بستر جامعه حاكم است آن استبدادي است كه از لايه هاي مذهبي اجتماعي سياسي فرهنگي هنري دوران گذشته قبل از پهلوي ها يعني قاجاريه وديگر دولت هاي قبل از آن انباشته وبر جامعه سياسي اجتماعي ايران سايه انداخته بود و در دوران پهلوي اين لايه هاي دگم ودگماتيسم مذهبي استبدادي اجتماعي سياسي انباشته چند صد سال از دوران قبل از مشروطيت ودوران مشروطيت وپس از آن همانند كوه آتشفشان سر باز زد و بها وپرداخت چند صد ساله را دوران پهلوي پرداخت كرد وطولي نكشيد كه نقشه زلزله خيز آتشفشاني ويا سيل آساي ديگري نيز در گرفت وتخريب آن بر سر مهندس مهدي بازرگان وخاندان ايشان وديگر رهروان نهضت آزادي ايران وجبهه ملي ايران و مجاهدين خلق وچريك هاي فدايي خلق و كنره گيري فعالان سياسي آن دوران و اعدام هاي گسترده وپر زدن جوانان ويا فراري شدن آنان وكناره گيري ابوالحسن بني صدر عضو كميته ضد خرابكاري در دوران پهلوي وهم رزم خانم حديده دباغ ودكتر عبدالكريم سروش و........................... واشغال سفارت آمريكا وزنداني شدن عباس امير انتظام به مدت 25 سال وپي آمد آن ديگر رويداد هاي سياسي........................ كه بر ملت ايران فرود آمد آن سرمايه هاي فكر وانديشه آن جوانان فعال وپر گفتگو ورزمنده كه تغيير ونگرش دگر انديشي را آنان در بطن جامعه تعميم بخشيدند كه تك صدايي هاي ديكتاتور ماب رهبران سياسي دوران انقلاب از حضور آنان در متن سياسي اجتماعي فرهنگي دهه60 به وحشت افتادند .اين جوانان كه خود براي مبارزه با استبداد وامپر ياليسم بر خاسته بودند و تغييري باصطلاح انقلابي ايجاد كرده بودند ولي نا آگاه به ساختارهاي مذهبي اجتماعي سياسي فرهنگي و......................در اثر....فقر فرهنگي اجتماعي سياسي هنري دوران...تز راديكال پيشرو جوانان بلعيده شد ويك آنتي تز وسنتز خارج از آرمان ها وشعار وشعور سياسي به ملت ايران تحميل شد
وتكرار آن همانند اكنون كه در اثر نا آگاههاي اجتماعي سياسي خانواده بها وپرداخت كلاني را فعال سياسي اين دوران به مدت ده ويا بيست ويا سي سال داده است

سوم : چند وارگي وماه وارگي
من وفعالان سياسي به دليل تورم وفشردگي شرايط اعتراضي جامعه ايران وملت ايران وايرانيان خارج از كشور روز وشب وزمين وماه را همزمان مي پيموديم ومن دوبله وسوبله فعاليت داشتم تا اين وآن پيام ها به گوش وچشم بينندگان و شنوندگان ايران وجهان خارج برسد يا مي دويدم ودر زمين مي غلطيدم ويا دويدم و دويدم سر كوهي رسيدم و..................... ولي در اين بين كساني هم بودند كه با سوءاستفاده و نفوذ در قدرت سياسي سوار بر هواپيما و سفينه فضايي مي شدند

واكنون بعضي از ملت خوابيده ويا در خواب وعقب مانده از دوران بدون مجوز و بليط سوار بر هواپيما شده ومي خواهد يك شبه ره صد ساله وچند وارگي را طي كند
اولين بار آرمستر رانگ از قاره آمريكا موفق شد كه با بر عرصه ماه بگذارد ومن به خاطر دارم وتصوير آن را از تلويزيون در آن زمان ديدم
دومين بار در هنگام وقوع انقلاب در افكار عمومي پخش شد كه خميني در ماه ديده شده است وتا سه ويك هفته مردم در محل شبها جمع بودند تا ماه را ببينند وعكس خميني را در ماه ببينند من در ابتدا جمع شدن آنان را نمي دانستم ودر گذر از محل از يكي از آنان پرسيدم

و آري ايچنين بود وهست واست اي برادرحكايت چند وارگي به بي وارگي رسيده است


پروين جلائي .جلالي
گيتي شايسته آنلاين
ثريا پهلوي ديبا و...
كوروش داريوش جمشيد آزيتا آتوسا و
.......................................................
20 تا
31 خرداد89


به ياد ممد / محمد جلائي وبه ياد روز هايي كه گريستم واز اندوه تا سه روز وتا يك هفته طعام وغذا نخوردم وگلويم از شدت بغض در هم فشرده شده بود
به ياد رضا جلائي
مرتضي /مرتضا جمشيد شهناز وصديقه جلائي
به ياد امير باقري ومهرنوش وخانواده آقاي باقري خانم باقري زري /زهره /ناصر منصور وديگر خاندان سركوب واعدام شده آقا وخانم باقري

به ياد احمد كرمي محمود كرمي واشرف كرمي
اكبر كرمي و ايرج وآزاده ومحمد كرمي وديگر خانواده هاي آسيب ديده آقاي كرمي

به ياد ندا آقا سلطان و خانواده ندا وديگر آسيب ديدگان انتخابات 22 خرداد 88

به ياد جنبش آزاديخواهي ملت ايران
به ياد وروزهاي كودكستان دبستان ودبيرستان من كودكستان در تبريز ودبستان غمام منطقه يك تهران در خيابان كارون وآريانا ودبستان رابعه در مهر آباد سر آسياب ودبستان شكوفه ودبيرستان ثريا در شيراز ودانش آموزان ودبيران من در آن دوران واكنون

پروين جلائي .پروين جلالي
گيتي وبه ياد شايسته عزيزم /هايده ويدا وديگر دوستان
و................................................

20 تا
31 خرداد 89

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

راديكال سياسي اصل آلترناتيووبرانداز نظام در لبه هاي تيغ ترور انديشه.فرسايش.سانسور. شكنجه. اعدام و.....................................................

راديكال سياسي اصل وآلتر ناتيو بر انداز نظام درلبه هاي تيغ ترور انديشه. فرسايش .سانسور زندان.حبس.شكنجه..اعدام و...راديكال سياسي اصل وآلتر ناتيو بر انداز نظام درلبه هاي تيغ ترور انديشه. فرسايش .سانسور زندان.حبس.شكنجه..اعدام و...........................................................................................



----- Forwarded Message ----
From: rita adab
To: parsnews1987@yahoo.com; ankbut@voanews.com; ahmad.batebi@hra-iran.org; iranvotes@voanews.com; parstv1987@yahoo.com; info@ahmadbatebi.com; حميده آرميده
Sent: Tue, May 11, 2010 8:57:07 PM
Subject: راديكال سياسي اصل: آلتر ناتيو تغيير و بر انداز نظام درلبه هاي تيغ ترور انديشه. فرسايش .سانسور زندان.حبس.شكنجه..اعدام و...............................................


راديكال آلترناتيو اصل سياسي من پروين جلائي وفعالان سياسي اجتماعي فرهنگي هنري .مطبوعات . دانشجويان. جنبش زنان.روزنامه نگاران . فرهنكيان .كارگران وپزشكان .پرستاران و...................................... از دهه 60 تاكنون در تشكيل اپوزيسيون برانداز وياتغيير نظام سياسي نقش كليدي وراهبردي داشته است ولي ضريب راديكال در پشت يعني دستگاه بدنه نظام حاكميت نقش اورا در تداوم سيستم حكومت اسلامي ايران وسازمان هاي وابسته او در جهان ايفا نموده است وخود شخص ويا اشخاص وافراد آلتر ناتيو اصلي به حاشيه رانده شده است وبه دست سانسور سپرده شده است وبراي زمانهاي دور و طولاني و مشمول مرور زمان تاريخي وفسيل شده مانند جسمي كه او را درنمك فروبرند وتا به جسم چيز ديگري تبديل شود كه اصطلاح آن را فراموش كرده ام ووقتي كه از نمك بيرون آورند ديگر آن چسم نيست واين يكي از روشهاي ديني واستبداد مذهبي در برخورد با راديكال آلتر ناتيو سياسي است و در مورد افرادي اعمال مي شود كه مقاومت در مقابل دستگاه حاكميت سياسي كشور داشته باشد و مقاومت در هظم شدن در سيستم بدنه نظام ويا مقاومت در مقابل رهبران سياسي نظام را داشته باشد واو را در در فراموشي كاريز ماتيك باتلاق سياسي فرو مي برند اين اصطلاح يادم آمد وآن استحاله كه در رساله هاي ديني به وفور از آن نام وتعريف شده است ورهبران سياستگذار استبداد ديني دستگاه حكومت از ان در برخورد با آلتر ناتيوراديكال سياسي شخص استفاده ميكنند البته همين يك روش نيست و روشهاي ديگري نيز از اين قبيل موارد وجود دارد
ويا در بين دو لبه ويا سه لبه و يا بيشتر در بين لبه هاي تيغ فشارهاي سياسي دستگاه حاكميت مدفون مي سازند

و نام فرد اصل راديكال سياسي را سانسور و از انديشه او به طور اختصاصي استفاده و در تغيير سياست بكار برده مي شود ولي بطور اجماعي از شرايط وامكانات برخوردار است واز بردن نام او خوداري مي كنند و اورا سانسور وبايكوت در جامعه وكشور نموده و آن شرحي كه در قبل بيان نمودم در مورد او اعمال مي شود ودر مورد من به مدت 15 سال به طور پنهان در بخش وسيستم شغلي كه به اين شرايط بايكوت را بطور خزنده در بين بستگان وطبقه كاسبكار در محل و شهر وبه ديگر طبقات رواج داده بودند

تمام امكانات شرايط سياسي و اجتماعي فرهنگي اقتصادي از راديكال سياسي قطع مي شود و در اختيار ضريب راديكال كه از دستگاه حاكميت است گذاشته مي شود............................وراديكال در حبس و زندان ودر بند قرار مي گيردوضريب طبقه واپوزيسيون خود را تشكيل مي دهد و اين شرايط از دهه شصت60تا كنون بسياري از فعالان سياسي مانند من پروين جلائي نخبگان روزنامه نگاران دانشجويان جنبش زنان كارگران هنرمندان فرهنگيان مطبوعات و..........................................ديگر اقشار سياسي اجتماعي سازمان هاي دولتي وغير دولتي پرداخت وهزينه و پرداخت و فرسايش وفرسوده در اين مسير گرديده اند ويا به دليل نا آگاهي قرباني ونامعلوم وضايع فكري براي تداوم استمرار حكومت اسلامي ايران گرديده اند
عوامل بازدارنده رهبران سياسي نظام ايران اسلامي استبدادي وانحصارگر در داخل وخارج كشور در اين ترور هاي انديشه وحذف وسانسور نقش بسزايي داشته اند

راديكال سياسي از بدنه دستگاه ورهبران سياسي نظام نيز بوده است ولي از ضريب راديكال تشكيل وبروز ميكرده است و در شرايطي پس از خروج از بحران جذب سيستم حكومت مي گرديده و در قدرت سياسي وارد مي شده است وراديكال كاذب هم وجود داشته است كه از ضريب راديكال تشكيل مي شده است وصف آرايي قدرت در مقابل قدرت يعني رهبران سياسي نظام در مقابل يكديگر صف آرايي وقدرت نمايي مي نمودند

در پست ايميل قبل در دلتاي سياسي كه شرح داده شد لازم به يك توضيح وبيان ديگري است و آن مخرج ويا انطباق دلتا است يعني صورت برمخرج

2xa = 2a
يعني طبق اول ولايت فقيه وشناگرها در داخل وخارج از كشور در طبق دوم يعني مجمع تشخيص مصلحت نظام با هاشمي وشناگرها در داخل وخارج كشور ضرب مي شود وكل سيستم دلتا بر آن منطبق است

در دلتاپيرين كه ضريب دلتا است صورت منطبق بر مخرج
a يعني طبق ولايت فقيه وشناگرها در داخل وخارج

اين پرداخت ها در تشكيل دلتا ودلتا پيرين را من و زندانيان سياسي اصل راديكال آلتر ناتيو و.............................هزينه داده ايم وآنان از ضريب راديكال قدرت سياسي جديد را تشكيل داده ولايه هاي سياسي اجتماعي فرهنگي هنري و..................................در تداوم نظام سياسي ايران رقم زده اند

پروين جلائي 21/2/89
پروين جلائي 21/2/89

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

در اعتراض به ترور , سانسور ,حذف واعدام فعالان سیاسی , روزنامه نگاران , جنبش زنان , دانشجویان , فرهنگیان , کارگران , هنرمندان و.......................

در پست قبلی ایمیل بیان نمودم اسامی که در شبکه امورتربیتی من نام بردم و نام چند نفر از قلم افتاده است والبته من تنها به آموزش پرورش تعلق ندارم وآموزش و پرورش صرفا" محل شغلی من بوده است در حالی که فعالیت های سیاسی من در بخشهای غیر دولتی واحزاب و دانشگاهها و.....................................درسطح مختلف کشور بوده است


این نامها مطلق تمام شبکه قر آن و امور تربیتی نیستند ومدیران وابسته بنیادین حکومت اسلامی ایران هستند وبسیاری از نامهای تاثیر گذار در حذف وسانسور از مدیران طبقه اول ودوم وسوم و سپاه وبسیج ونیروی انتظامی و...............................................ومدیران وابسته که در اکثریت هستند
نام های از قلم افتاده : برادرها
مظفر ,نجفی ,الوندی ,مستمند ,تقی پور ,بنیادی که در قبل نیز نام او برده شده است
خواهران : عقبایی ,موسوی ,محیی و مقدم کمال و جیگاره ................................... که سطح وزارتخانه رامن تعامل وهمکاری نزدیک نداشتم ولی تاثیرگذاری آنان بر شبکه بوده است

تفاوت وتبعیضی که در این سه دهه نسبت به رفتار تعامل سیاسی اجتماعی فرهنگی من نسبت به آنان وجود داشته است ودر این ده سال اخیر یعنی از سال 78 تا 88آشکار به نظر می رسید این بود که من از دهه 60 تا کنون به دلیل ظرفیت واندیشه بالای سیاسی اجتماعی آزاد ودمکراسی برای ملت در فکر حذف و تخریب و سانسور آنان در برنامه های آموزشی وپرورشی نبودم وهمین شرایط نه تنها به من آسیب بسیاری وارد ساخت بلکه دستگاه حاکمیت با تیم نیروی انسانی در جهت تحکیم قدرت آنان تلاش نموده ودر یک نابرابری مطلق , تشکیل ساختار تیم سیاسی آنان با پرداخت های من , در حبس بودن من , دزدی و ربودن شرایط سیاسی من در بهره مندی شبکه قرآن وامورتربیتی در ورود استبداد حاکمیت سیاسی به جامعه جهانی برای تامین خواسته های آینده در کسب جایگاههای سیاسی اجتماعی خودشان وآنان

و مرا در این شرایط به مدت 8 سال ممنوع الخروج ساخته وبرای ساختن خودشان به گروگان گرفته اند وعشق وعاشقی به حبس و زندان کردن وسانسور فعالان سیاسی اجتماعی وجنبش زنان و فرهنگیان داشته اند وهمانطور که از دهه 60 و 70 من در بحران سیاسی فرهنگی و حذف بسر می بردم اکنون نیز پس از 10 سال در شرایط اجتماعی سیاسی در حبس و حصار وقفل وزنجیر جدیدی که آنان با تحکیم قدرت تشکیل داده اند بسر می برم وطبقات وسازمانهای غیر دولتی واحزاب مطبوعات کتابخانه ها و................................... که در قبل من در حرکت به سوی دمکراسی وجامعه باز سیاسی اجتماعی برای آنان پیشرو وسازنده بودم اکنون آنان یک طبق قدرت سیاسی اجتماعی در نهاد حکومت دستگاه حاکمیت سیاسی ایران در آمده اند
وبا کنترل من با آن بیان وشرحی که در قبل آمد از من به عنوان ابزار در برنامه های گذشته وحال و آینده استفاده نموده ومی نمایند
در این شرایط سیاسی اجتماعی فرهنگی من در حبس وزندانی ولی همانطور که در قبل شرح دادم تمام آن رادیکال وضریب رادیکال تشکل انسجامی خود را آنان با کپی کردن خود بر روی من تشکیل داده اند

کپی کردن من بر روی سیاستمداران ورهبران مذهبی در اصلاحگری دینی وشیعه گری واز این قبیل تبلیغات سیاسی مذهبی که دل همین مدیران نام برده شده وبرنامه آینده آنان است والبته انسانها در اندیشه وتفکر آزاد هستند واین شرط دمکراسی است ولی واما در صورتی که از اندیشه سالم اولیه ورادیکال فرد ویا افراد مذهبی سیاسی در ارائه تز خود بروز کند نه اینکه از اندیشه دمکراسی چپ محض و مطلق ویا راست ویا محافظه کار ویااندیشه های دیگر سیاسی اجتماعی................................... ربوده شود واین از کشتار وترور بسی بدتر ونا پسند تر است من با تمام تز ها تعامل داشته اماما هرچه که نوشتم ورفتار کرده ام وارائ داده ام دراکثریت از ظرفیت تولید اندیشه خودم ودراقلیت هم از نخبگان ودیگران کسب نمودم نه برای ربودن وتز تولید طبق شدن بر روی آنان ویا حذف بلکه برای توسعه فعالیت ها ونشر آثار آنان


که از سه حرف وکد ضریب رادیکال
a.b.c
حرف وکد دوم
b
پس از انتخابات وداخل شدن به شرایط جدید رادیکال سیاسی جامعه آینده خود را از رادیکالیزم شرایط سیاسی اجتماعی قبل وقدیمی خارج ساخته و در زیر رادیکال فرجه 4 طبقه سوم واول
aبه توان3 c به توان 1
در زیر رادیکال باقی می مانند

رادیکال ساده شده از اصل رادیکال
a.b.c به توان های به ترتیب 15,12,25
به توان مکعب 3 حرف وکد طبقه اول ودوم

a3.b3
وحرف وکد سوم به توان 6
c6 در پشت رادیکال ضریب رادیکال در ساختار سازی شرایط جدید سیاسی جامعه آینده قرار می گیرند
a3.b3.c6
یعنی بهره مند از شرایط قدیمی وقبل سیاسی ایران در سه دهه وبهره مندی در داخل وورود به شرایط سیاسی جدید و آینده که هزینه این ورود را زندانیان و فعالان سیاسی و رادیکال جنبش زنان پرداخت نموده اند

هر سه طبقه در تعامل با هم در زیر رادیکال وضریب رادیکال دلتا ودلتاپیرین مثلث خود را تشکیل می دهند با شرحی که بیان شد وحرف وطبقه دوم خود را از طبقه اول و سوم با فاصله منها ومنفی در شرایط جدید در زیر رادیکال ودر بیرون دلتا با منفی قرار دادن خود در یک مثبت ومنفی از رادیکال قرار می دهد

رادیکال وضریب رادیکال از دهه 60 به صورت تز و آنتی تز وسنتز در سیاستگذاری رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی ایران وجود داشته است وافراد نخبه وکلان فعالان سیاسی دانشگاهی , دانشجویان, جنبش زنان وروزنامه نگاران زندانیان سیاسی وفرهنگیان وهنرمندان و...................................در شرایط سانسور واعتراض هزینه ساخت آن را پرداخت نمده اند ولی اما دستگاه حاکمیت حکومت نظام سیاسی ایران از آن بهره برداری نموده است وتولیدات خود را در نیروی انسانی طبقات مختلف دستگاههای حاکمیت داشته و ریشه دوانیده است وبه طور مداوم وطولانی وکاریز ماتیک رادیکال سیاسی اصل و واقعی وحقیقی پیشرو را در حبس وبحران وزندان قرار داده ونخبه گان و پیشروان رادیکالیزم سیاسی نه تنها از تولیدات ونشر اندیشه خود بی بهره هستند ولی از نظر شناسایی به ملت وجهان نیز در سانسور وحبس وزندان آشکار ویا پنهان قرار دارند

من در مدتی که در حبس بسر مبردم واکنون نیز در حبس هستم اجازه خوردن غذا نداشتم و در حد اقلیت صرف می کردم وبا خوردن غذا دستگاه گوارش وسیستم بدن در آسیب قرار می گرفت و مانند بیمارستان غذای من تجویز می شد وهمان طور که در قبل بیان نمودم در فضای بیرون نیز نیمی از غذای من در شرایطی تحویل داده نمی شد اگر می دانستم که به کجا می رود با شناخت وآگاهی که تا کنون برای بسیاری از فعالان سیاسی هزینه وپرداخت می نمودم برای این شرایط هم می پرداختم ولی در تمام موارد کلیه برنامه ها وتلاشها وپرداخت های من در تکثر شرایط نا معلوم قرار داشت



پروین جلائی 20/2/89
پروین جلالی 20/2/89

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

رادیکال سیاسی فعالان سیاسی وجنبش زنان ودانشجویان یک حقیقت مطلق و واقیت جهانی است و..........................اما از کذب ضریب پشت و دروغ پرداز حقه باز

من برای ملت ایران وحقوق بشر سازمان ملل تا کنون نوشته ام و این مطالب پایانی را می نویسم

من از سال 80 تا کنون در سه دوره در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نداشت ام و در انتخابات مجلس دوره هفتم نیز رد صلاحیت شدم وبحران وشرایط های دیگری که رقم زده شده است

رادیکال سیاسی اجتماعی فعالان سیاسی وجنبش زنان در بند وزندانیان سیاسی یا واقعیت وحقیقت پیشرو جامعه آینده وفردا در دستیابی به جامعه دمکراتیک و آزادی ودمکراسی برای ملت ایران است وخواهد بود

اما ضریب رادیکال کاذب وعوامل حقه باز , دروغ پرداز حکومت استبدادی مذهبی وانتظامی و............................................................خواهد بود

بدون وابستگی مالی ویا دریافت بودجه اپوزیسیون برای رسیدگی به حقوق سیاسی اجتماعی فرهنگی هنری فعالان سیاسی ایران وجهان نوشته و می نویسم
من برای آگاهی جامعه فردا وآینده برای یک جامعه دستیابی به آزادی های فردی ورهایی از استبداد ودستیابی به آزادی های اجتماعی و سیاسی مطبوعاتی وتعیین جایگاه حقوقی اجتماعی سیاسی فرهنگی جنبش زنان وفعالان سیاسی با توجه به وزنه وشرایط سیاسی اجتماعی وعمل سیاسی آنان می نویسم

اما اینکه سایت های جهانی ناتوان در دریافت ایمیل پست شده هستند وسیستم کامپیوتر و رایانه در حکومت اسلامی انتظامی ایران در پوشش کنترل سازمان های اطلاعاتی است این مشکل ضعف سیاسی اجتماعی اپوزیسیون سیاسی کشور ایران است

مطلب دیگر اینکه رهبران نظام جهان را به قاچاق انسانها متهم میکند ولی خودشان قاچاق گر تر از همه جهان هستند و همین شرایط من وفعالان سیاسی وجنبش زنان را از دهه 57 تا کنون بررسی کنید قاچاق گر تر رهبران وعوامل سیاسی ایران پیدا نخواهید کرد ولی آنان هر بحران واتفاق وناتوانی را عوامل حکومت اسلامی و رهبران سیاسی ایران به گردن آمریکا و اسرائیل وروسیه و.................................که کمتر آن را هم به اروپا نسبت میدهند البته چون رابطه آنان با سیاهپوست ها خوب است به قاره آفریقا نسبت منفی ویا موضع گیری نداده اند ولی در شرایط تبعیض نژادی آپارتاید من را بطور خصوصی مورد شکنجه قرار داده است ولی اجماعی بحساب آورده و در مورد استرالیا واقیانوسیه نیز همین شرایط را اعمال نموده است و در مورد کشور های جهان سوم وکشور های عربی نیز من را در چند مرحله بر روی رهبران دینی مذهبی کپی نموده ازجمله : محمد باقر صدر وآیت حکیم .بهشتی .مطهری .خالد اسلامبولی. گاندی و.........................وروحانیت وروحانیون مذهبی داخل کشور وعوامل دیگر مانند شریعتی. طالقانی. باکری رجایی وباهنر و..............................................که تا مدتها در ورود و خروج با تیم اطلاعاتی خود در خانواده و اشراف بر آنان ودر مراجعه من در خارج از خانه وبرای خرید وتعامل با کاسبکار در محل ونقاط مختلف تهران وشهرستانها با استفاده از قدرت سیاسی خود اعمال زور وجهت یابی برای راهیابی وساختار سازی جدید نموده است
من همنطور که در قبل نوشتم وبیان کردم جهان را دوست دارم وآمریکا وروسیه واسرائل را در رشد وتعامل سیاسی وحقوق بشر دوست وعلاقه مند هستم
اما شرایط کپی من بر روی سیاستمداران جهان به منظور حقه بازی وکسب قدرت سیاسی اجنماعی آنان را مردود می شمارم وحاضر به تن دادن در این شبکه ها نیستم

کپی کردن من بر روی ریست جمهوری های آمریکا وبخصوص اوباما در یکسال قبل از انتخابات آمریکا ودر بحران تعامل وگفتگو قرار دادن من که در هر شرایطی امتیاز ولابی گری برای عوامل حکومت اسلامی ایران محسوب می گردید وبیرون واستخراج مطلوب اپوزیسیون خود از این جریان سیاسی وپرداخت وجه المصالحه آن توسط من در رابطه ایران با آمریکا را از من دریافت نموده است وپس از انتخابات تا 6 ماه ویکسال در حالیکه مرا ممنوع الخروج ساخته است این کپی گری ادامه داشته وقوانین وکنش های خود را بر آن منطبق ساخته اند وپس از آن که مرا فرود آورده به بخش مطلوب جهانی را در دو دوره خودش کسب و از کشور خارج نموده ومرا بر واحد شغلی وبه محل شغلی افت داده ودر عمل خود در ساختار سازی قبل از خانواده از هر دو طرف وچند طرف به عنوان ابزار استفاده نموده وسهم وپور سانت های امتیازی در تغییر جایگاههای اجنماعی وسیاسی به آنان از خزانه من پرداخت و در این بخش و دوره جدید نیز آنان را وارد وهزینه وپرداخت را از من در خرید اجناس ویا پرداخت مبلغ بلیط و کرایه و.............................................. .از طریق تغییر قیمت اشیا در هر دوره وانجام امورات صنفی من تامین می کند
با همین شرایط های کپی سازی وتغییر جایگاهها است که فردی که تا دیروز از ریشه از عوامل رسمی رهبران سیاسی نظام و از مقلدین آیت منتظری و آیات دیگر همخانه وتعاملگر آنان واصلاح طلب بوده است امروز ادعا می کند که من اصلاح طلب نیستم ودر تمام شرایط های فعالیتی من خود را بر من کپی کرده است ودر اصل ضریب رادیکال بوده وبا نفوذ از قدرت سیاسی نظام اسلامی وقرآن وانتظامی خود را در اپوزیسیون مطبوعاتی وجهانی وارد ساخته است در حالیکه من از ریشه خانوادگی وخودم اصلاح طلب نبودم ولی حضور وهمگرایی وتعامل با آنان در متن فعالیت های سیاسی من بوده است ودر جهت آزادی ودمکراسی برای آنان نیز تلاش فراوان داشته ام ودر این مسیر هزینه وپرداخت وآسیب هم بر من وارد شده است واکنون هم ادعای چنین وچنان را نداشته ام واین مسائل و شرایط هایی است که جهان وکشور وملت ایران به دلیل نا آگاهی به آن توجه ندارد

مطلب دوم از تحصیل ریاضی وشناخت رادیکال وضریب رادیکال ومتغیر های دخیل در بحران رادیکال وتشکیل ضریب رادیکال سیاسی اجتماعی استبدادی مذهبی عوامل داخل وخارج حکومت اسلامی درایران وجهان

در مطلب قبل من اوضاع دهه 60 و70 را بیان نمودم وضریب رادیکال نظام استبدادی مذهبی سپاهی بسیجی انتظامی و.............................. عوامل حکومت اسلامی ایران با نفوذ قدرت سیاسی خود در دستگاهها وساز مانهای دولتی وغیر دولتی به طور ناشناخته با استفاده از ابزار های خود تحکیم قدرت خود را رقم زده اند

ازدهه80 با فضای باز شرایط سیاسی اجتماعی فرهنگی هنری و................................در سطح کشور وایران از سال 78 تا 80 واز سال 80 تا 84 ضریب رادیکال عوامل نظام استبداد حقه باز ودروغ پرداز اسلامی ایران در داخل و خارج کشور ویا عوامل قرآن , سازمانهای دولتی وشغلی سازمانهای مختلف و غیر دولتی محافظه کار ویا نو اندیش وروشنگر چپ مذهبی وملی مذهبی بدنه نظام حکومت اسلامی ایران وعوامل.......................................... به طور خزنده و ضریب در پشت رادیکال من ودیگر فعالان سیاسی پنهان در ساختار سازی جریان موازی بوده . وبا شرایط های نفوذ در قدرت سیاسی ضریب رادیکال را در قدرت سیاسی وارد نموده و در جایگاههای داخلی وجهانی قرار داده ورادیکال را یا به زندان ویا در حبس و به عقب رانده است ویا مجبور به کنش اجباری وخانواده سازی برای شرایط آینده نموده است وجامعه اطلاعاتی خود را با پرداخت های کلان از من یک طبق سیاسی واسط را رقم زده است که آگاهی و شرایط اپوزیسیون را از من دریافت میکند ولی یک باتلاق دلالی و ولابیگری مافیایی به راه انداخته است

من در حالیکه کمپین های سیاسی اجنماعی ایران را از سال 80 تاکنون با ارائه مقالات وپیامها تشکیل وتقویت نموده ام اما ضریب رادیکال با استفاده از نفوذ قدرت مذهبی سیاسی نظامی انتظامی بر جایگاه قدرت آن نشسته ونام مرا که از امضاء کنندگان آن بودم محو وپاک نموده و نام های گزینشی را در ساختار آن جای داده است

در رادیکال سیاسی وضریب رادیکال از سال 78 تا88 که در قبل بیان نموده ام تا آنجا شرح دادم که مرا تا انتخابات در زیر رادیکال با توان های قراردادی خود در سه کد a.b.c
با کنش و عمل وسنگینی آن بر دوش من قرار داده وتا انتخابات پیش آورده وپس از انتخابات مرا ساده کرده ودر سه حرف کد با توان های مکعب و حرف سوم را با توان 6 خارج ساخته وضریب رادیکال قرارداده است برای گزینش دلالی خودش وافراد را همگام با آن به پیش می راند ودر زیر رادیکال حرف دوم را تا انتخابات لازم داشته است با خود بر روی من هموار ساخته است ولی پس از انتخابات دیگر رادیکال بودن حرف وکد دوم
B برای پدید آوردن ساختار جدید خطرناک و آسیب پذیر ویا تلف می شده است حرف وکدبی
آن را در زیر رادیکال صفر کرده و در بیرون رادیکال بعنوان ضریب با توان مکعب قرار داده برای ساخت مجدد وداخل نمودن در رادیکال و شرایط های آینده سیاسی که توان را از رادیکال سیاسی در بند واز زندانیان سیاسی می گیرد

وبه این صورت تقلب ورادیکال انتخاباتی را هر دو جناح انتخاباتی اصولگرا وآبادگران وجناح جنبش سبز پرداخت وهزینه وسنگینی را بر من روا داشته واپوزیسیون جدیدی که خود در وقوع انقلاب ودهه 60 آن فعالان سیاسی را سانسور واعدام وزندانی نمودند هم زمان با انتخابات با هزینه پداخت من وزندانیان سیاسی در بند وحبس در چارچوب نظام سیاسی حکومت اسلامی که مدتها در ضریب رادیکال قرار داشته با بهره مندی ورهبران حکومت اسلامی ایران در رادیکال متن سیاسی اجتماعی سیاسی واردساخته
که خود اپوزیسیون خارج از کشور نسبت به چگونگی عملکرد و چند وچون آن اطلاع و آگاهی ندارند

در شرایط جدید یک دلتا ودلتاپیرین که شبیه مثلث کوچک در ریاضی است تشکیل داده است وکد وحرف دوم را در شرایط منفی با مثبت ومنفی یعنی در دو شرایط با رادیکال دیگری که در زیر رادیکال مربع یا به توان 2 کد وحرف دوم
را منهای 4 برابر ضریب حرف اول وسوم قرار داده است یعنی حرف اول وسوم را در هم ضرب کرده وسپس 4 چهار برابر کرده وحرف دوم خود را در شرایط منفی با آن قرار داده است وبا این شرایط بر من به پیش رانداه است
bبه توان 2
4xac
این دو را در زیر رادیکال از هم منها کرده است واکنون در شرایط جدید به گردش آورده است
در شرایط بپرین که مثل همان حرف
b
نوشته می شود ولی با یک حرکت سرکسی کوتاه بر روی آن که آن راهم با شرایط موازی منفی تشکیل داده است ودر مثبت وهم منفی با رادیکال دیگری که جمله زیر رادیکال
b به توان 2
بپرین به توان 2 منهای
axc یعنی ac

بپرین نصف
b
میباشد و در شرایط هایی که حرف وکد دوم ذوج است از آن استفاده می شود
در روزها وزمانهای طولانی در سفر ها و رستوران ها و.................................که نیمی از غذای مرا تحویل نداده ویا غذا برداشته می شده در حالیکه هزینه دو برابر ومضاعف از من پرداخت می شده است ویادر شرایط های گوناگون جایگزینی های سیاسی و در خرید وغیره این پرداخت های پروار به جیب وخزانه بپرین می رفته است و به این طریق رهبران هر یک از کاندیداهای انتخاباتی تا کنون توانسته اند خود را در رادیکال سیاسی جامعه آینده قرار دهند وخط اول تا چهارم نظام سیاسی ایران ورهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی وعوامل وابسته آن وخود را در مثلث جدید سیاسی رقم زده اند
در این شرایط دلتایی یک معادله از نوع درجه دوم دو مجهولی تشکیل داده ودر هر صورت بدست آوری ریشه های آن سود را عوامل و رهبران به غنیمت وبه جیب زده اند
abcd,..................................................................
سه کد وطبقه اول نقش اصلی را دارند وهرچه که نصیب آنان شود کد چهارم وپس از آن را هم شامل می شود
کد وخط طبقه اول را خامنه ای , احمدی نژاد
وخاندان خمینی وشناگر های وابسته آنان
احمدی نژاد خط وکد سوم راهم داشته و دارد ودر دو خط وکد وشاید بیشتر فعال است
خط دوم را هاشمی رفسنجانی ومیر حسین موسوی وشناگر های وابسته آنان که به دلیل مجمع تشخیص مصلحت نظام کل نظام سیاسی ایران را تشکیل می دهند
خط وکد سوم را مادر وحاج خانم واحزاب دولتی وساز مان های دولتی وغیر دولتی بدنه نظام وشناگر های آنان را شامل می شود که حاج خانم مادر نیز در خط وکد اول فعال است
خط وکد چهارم را روحانیت وروحانیون بدنه نظام وشناگر های آنان که در ارتباط وتعامل با سه خطوط قبل هستند
وخطوط دیگر...................................................................که مجال و فرصت در شرح آن نیست و تا کنون پرداخت وهزینه را از من فعال سیاسی در متن ویا دیگر فعالان سیاسی اجتماعی و یا ملت ایران آسیب دیده ها پرداخت نموده اند
مخرج دلتارا
2xa یعنی
2a
قرار داده ومخرج دلتاپیرین را فقط
a
قرار داده ودر هر صورت وشرایط خطوت وطبقات را بر طبقه اول حکومت یعنی ولایت فقیه منطبق ساخته است
در دوران انتخابات نیز شرایط دیگری را با دو وجه وصورت بر من رقم زده است وآن اینکه بطور مثال با دو حرف وکد من بیان میدارم
m,n
صورت مسئله را به دکترین سیاسی نظام اسلامی داده است و ازاو حل مسئله را در شرایط خودش و یا خودشان خواسته اند که مسئله چنین بوده است
m ,n
را چنان تعیین کن که من پروین در دو شرایط دارای ریشه مضاعف صفر و3 بشوم ومطلوب خود را از این جریان بیرون کشیده است و مرا افت سیاسی داده و فرد ومطلوب خود را جایگزین من ساخته است ویا در صورت دیگر در دو شرایط ریشه معادله را صفر کرده است ومرا خروج داده است وعوامل خود را از جریان عبور داده ومطلوب خود را هموار ساخته است که نقشه های دیگری برای خروج وبحران ونابودی جسمی , سخصیتی حقوقی وحقیقی من داشت که من خود آن شرایط ها را مهار و خود را از آن بحران های ضایع شدنی خارج ساخته ام

یکی کردن رادیکال ها
در شراط فعلی عوامل و رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی ایران در صدد ویا حقه بازی ونقشه یکی کردن رادیکالها به نفع ومطلوب خودشان هستند ومن برای آگاهی ملت ایران وفعالان سیاسی اجتماعی داخل وخارج کشور در شرایط های جهانی برای جهان و جلوگیری از این بازار وباتلاق آشفته و ناهمگون سیاسی وعدم تعادل وشرایط نابرابر موجود که در هر صورت رژیم سیاسی فعلی رهبران سیاسی مذهبی انتظامی سپاهی بسیجی نظامی از آن بهره مند می شوند وخواهند شد اعلام می نمایم که یکی کردن رادیکالها نیز تابع شرایط و فرمول خودش است که در این فرصت مجال برای شرح آن نیست

در پایان آن پیام قبل را یک بار دیگر تکرار میکنم

بستر رحمانی ورحمانیان گفت : هان. هان

هان ای کوفیان ,ای تقوا پیشگان , ای حجازیان ,مائیم خانواده پیمبر شما
ما عمری را در خواب بسر بردیم
ما عمر وسالهای طولانی در بی شکلی بسر بردیم
واکنون که در آسمان نیمه خواب هستیم وخواب های زمینی یان را در رویای روانشاد وروانکاوی عالم هپروت میبینیم
می خواهیم در صور واشکال رنگین کمان دوباره داخل کجاوه شویم وداخل شدیم وهراز گاهی سر از کجاوه به بیرون کنیم و بگوییم ای کوفیان ما کربوبلا ,کرو بلا داریم وآوریم ما رنگین کمان ایسم رنگ از جنس مرگ رنگیم وایسم می آوریم ایسملامی می آوریم وجوهر تقلب رنگی داریم وگفت ,گفت وگفت و........................................................تا سلام بر واترگیت وسلام برواترگیت وسلام برواترگیت دلتای مثلث شوم ایران پیداشد ودر سه راس وسه ضلع وسه زاویه فعال شد

پروین جلائی17و18/2/89
پروین جلالی 17و18/2/89

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

پروين جلائي 17ر2/89

از سال 78 كه من به طور آشكار در متن سياسي اجتماعي احزاب . دانشگاهها وكوي دانشگاه وسازمان هاي غير دولتي ومركز امور مشاركت زنان وارد شدم وبه مدت چهار يا پنج سال در همايش ها وسمينارها وگفتگوهاي احزاب ونهضت آزادي وهم انديشي زنان تحت عنوان نشستهاي دمكراسي شركت فعال داشتم ودر بحران هايي كه در پس پرده فراهم نمودند از رسيدن دعوتنامه ها وشركت من در برنامه هاي بين المللي خودداري ونه تنها بين المللي بلكه از برنامه هاي كلان سياسي و زنان در سطح كشور جلو گيري بعمل آوردند وپس از آن از سال 83 تا سال86 كه حضور فعالان سياسي وجنبش زنان در 8 مارس روز جهاني زن مقابل دانشگاه تهران وميادين شهر و مراسم هاي تجمعي در خيابان شركت فعال داشتم وراديكال سياسي بودم . عوامل مخالف م يا سياسي هاي دولتي و عوامل رهبران سياسي نظام حكومت اسلامي ودلالان سياسي دولتي وغير دولتي به عنوان ضريب راديكال در پشت راديكال من ويا فعالان سياسي مخالف نظام قرار گرفتند و با حضور من يك جريان موازي در پيشبرد برنامه ريزي هاي خود در انتخابات آتي شرايط را براي خود رقم زدند .
با توجه به اينكه من در انتخابات شركت نداشتم ولي در حبس كه بودم انواع فشارهاي جسمي و روحي بر بدن من وارد شد كه شرح آن آمده است
راديكال سياسي يك واقعيت ويك حقيقت مطلق براي پيشرفت ملت وجامعه زوشن براي آزادي ودمكراسي است البته در اقليت آن بلعكس انتصابي كاذب راديكالي هم وجود دارد .اما ضريب راديكال يك سودجو ويك دروغ پرداز ويك استبداد ديكتاتوري عوامل نظام تلقي مي شود تلقي مي شود
به ريا ضيات تحصيلي خود در قبل مراجعه كردم پس از مدتها بررسي اين نتيجه را در يافت كردم

فرجه راديكال در شرايط طبيعي عادي عدد 2 دو است
اعدادي كه من در فرمول زير استفاده مي كنم يك فرض و يك مثال است تا بتوانم مطالب را براي شما بهتر تبيين كنم

در زمان حضور من در متن سياسي اجتماعي عوامل نظام مرا با سه حرف كد و حرف a.b.c با حروف راديكال چهار بردند وبه ترتيب حروف در توان هاي 25 .12 .15 وتا نزديك انتخابات به همين شرايط پيش آمدند وخود را در پشت راديكال در ضريب راديكال پنهان وسيستماتيك در سطح كشور پياده نموده و با كنش هاي من در داخل حبس و يا خانه و با خروج من از خانه شرايط را بدين منوال پيش بردند واين در هر دو جناح كانديداي انتخاباتي وجود داشت و با توجه به اينكه من در انتخابات شركت نكرده و در تجمع انتخاباتي هم حضور نداشتم در نزديك انتخابات مرا ساده نموده واز زير راديكال خارج ساخته وخود در راديكال به جاي من در زير راديكال قرار گرفته وشرايط تخريب سياسي و تقلب را بر من وارد ساخته است در شزايط ساده كردن سه كد حرف را بر چهار تقسيم نموده است وحرف اول و دوم را با توان مكعب سه وحرف سوم را به توان 6 به عنوان ضريب راديكال قرار داده وهم در زير راديكال كد وحرف اول را به توان مكعب وحرف دوم را محو وبه توان صفر كه نوشته نمي شود وحرف سوم را به توان يك در زير راديكال قرار داده است وهمه اين شرايط را بر من واز من استخراج نموده است وخود را به توان فرجه راديكال چهار رسانده وشرايط مطلوب انتخابات را زقم زده است وجناح مخالف او هم از همين شرايط استفاده نموده و خود را در راديكال سياسي آتي قرار داده است

در عمل ديگر ضرب هاي توان من و ديگر فعالان سياسي را در پايه هاي مشترك قرار داده است ويك پايه را كه مورد تاييد نظام حكومت اسلامي بوده است پايه قرار داده ودر يك نا برابري نماي من را با آنان جمع زده است كه تا يكسال پس از انتخابات سنگيني و آسيب بر من تا كنون وارد است و از طرفي مرا به زير و افت سياسي واز اپوزيسيون سياسي داخل وخارج كشور خروج داده است و در مسير خود و براي استفاده ابزاري اهداف خود رقم زده است ويك انسجام ساختاري تشكلي جناحي جديددر سطح كشور براي خود پديد آورده است و آن شرايط بحراني پس از انتخابات را براي من وفعالان سياسي بوجود آورده است

اين شرايط را او تبحر و توانايي نداشته و ندارد بلكه دكترين سياسي نظام حكومت اسلامي وسازمان هاي وابسته به آن براي او طراحي نموده اند

در يك تعريف خلاصه به اين پيام توجه فرماييد . پروين جلائي 17/2/89

زينب سر از كجاوه به بيرون كشيد وگفت كه اي كوفيان .اي كوفيان ماييم خانواده پيغمبر شما .ما خارجي نه ايم بل كربلا ايم وايم ايم ايم

وحقه باز سياسي وارد كجاوه شد و گفت
سلام بر واترگيت .واترگيت.واترگيت و................................................سلام

مطبوعات.روزنامه نگاران.جنبشزنان.دانشجويان.فعالانسياسي.كارگران.فرهنگيان.هنرمندان وآسيب شناسي

من در قبل هم كه در متن فعاليت هاي سياسي اجتماعي بودم در هيچ شرايطي نسبت به مخالف ويا مخالفين موضع گيري تخريبي ويا سانسور نداشته ام و اكنون نيز كه انصراف از فعاليت را در چندين بيانيه وپيام اعلام نموده ام قصد موضع گيري و يا تخريب افراد را ندارم ولي خودم سالها در تحت سانسور وتخريب و شكنجه وتهمت بزهكاري اين افراد قرار داشته ام . يا غرض ورزي بود ويا اعمال نگرش هاي سياسي وتحكيم قدرت آنان وجود داشت

آموزش وپرورش وزارتخانه واستان

افرادي كه شناخته شده نبودند و در پشت پرده اعمال نفوذ داشتند ووابسته به رهبران سياسي نظام حكومت اسلامي وارزشيابي وروسا ومسئولين ذي نفوذ بودند
افرادي كه شناخته شده بودند ومجريان آنان محسوب مي شدند
برادرها : رحيم عبادي.مختار موسوي.الوندي. طاهري. بنيادي .عقبايي و.......................................بسياري از عوامل ومديران وابسته كه من چندين بار در سال 77و 78 به ارزشيابي استان فرا خوانده شدم ومرا در پشت پرده لغو ابلاغ دراستان نموده بودند ولي من در منطقه پنج مشغول به فعاليت بودم
در منطقه پنچ برادر وخواهرها
قديمي.حجازي.عطاران.نجمه سادات موسوي لر.بابايي.ذوقي.رجبي.مستمند.هاشمي.موسوي هاشمي نياركي
توراني . مسگر زاده شكري و........................................بسياري از مديران وابسته به آنان وسپاه پاسداران وبسيج ونيروي انتظامي كه اندك ودر اقليت نيستندودر اين فرصت مجال نيست كه از آنان نام برده شود

اين واقعيت وحقيقت از دهه 60 تا كنون وجود داشته است و آسيب هاي فراواني بر من وديگر همكاران وشهروندان وارد شده است ودر اين حركت اجتماعي وسياسي تمام فعاليت هاي من در متن سياسي اجتماعي هزينه وخرج انسجام جديد آنان شده است و با دستگاههاي ديجيتال ونفوذ سياسي در رهبران سياسي نظام خود ازمن استفاده ابزاري مي نمايند وحقوق ضهروندي من وديگر فعالان سياسي در جهت تحكيم وتداوم آنان استثمار مي گردد ودر قرنطينه سياسي كردن آهنربايي من مراحبس ويك باتلاق سياسي فراهم آورده اند وبا اشراف بر خانواده وبستگان ونا آگاهي آنان ويا تهديد وبه اجبار و زور در جهت اهداف خود كوشيده اند

آسيب هاي جسمي كه بر من وارد شده است درقبل شرح داده شده است ولي دو قلم آن افتاده است كه بيان مي دارم
اضطراب فوري و آني كه منجر به تكررادرار در كوچه وخيابان ومحافل كه قابل كنترل نبوده است و استمرار آن به مدت يك ويا دو روز ادامه دارد

گرفتگي آني سينه و تارهاي صوتي كه استمرار آن به مدت طولاني ادامه مي يابد . معده و روده وحالت تهوع كه از دهه 60 تا دهه80 در هر هفته دو بار و در هر ماه ويا هر پانزده روز يكبار در درمانگاهاي محل و يا در شهرستا و يادر تهران در كلينيك هاي مختلف تحت سرم ودرمان بوده ام وپزشكان نظر ميدادند كه ورم معده عصبي است .بيشترين حضور من دردرمانگاهها وكلينيك ها در تهران ومنطقه پنج بوده است ودر دهه 70 و80 صورت پذيرفته است و تجويز داروهاي غلط و اشتباه ونبود پرستار ورسيدگي نكردن به تزريق سرم واز اين قبيل كه نياز به فرصت ديگري دارد

پروين جلائي 17/ 2/ 89
پروين جلائي 17/ 2/ 89

آتوسا.كوروش.گيتي و....................................ديگر دوستان
پهلوي ثريا ديبا
سازمان مجاهدين خلق اسران و.................................

پروين جلالي 17/ 2/ 89

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

اعتراض به سانسور جایگاه فعالان سیاسی , جنبش زنان در روز جهانی مطبوعات

به یاد سا نسور شدگان وحبس و زندان فعالان سیاسی , جنبش زنان , روزنامه نگاران , اجتماعی فرهنگی , هنری منطقه دو تهران و بخصوص همکاران , دبیران مدارس و کادر اداره آموزش و پرورش منطقه دو تهران
سپاس و بزرگ داشت در روز جهانی مطبوعات

پروین جلائی 11/ -13/ 2/ 89
پروین جلائی تا6/ 2/ april 2010

اعلام کناره گیری من از عرصه سیاسی اجتماعی فرهنگی هنری چندمین بار در اعتراض به سانسور جایگاه فعالان سیاسی وجنبش زنان وحصر و زندان در روز جهانی مطبوعات

در روز جهانی مطبوعات به یاد حصر وزندان و زندانیان دربند, استان خوزستان , آبادان , خرمشهر , اهواز ,و ................................. دوستان واستادان , دبیران , دانش آموزان , دانشجویان , زنان , فرهنگیان اداره فرهنگ دوران تحصیل من وقبل از آن وپس از آن تا کنون, هنرمندان , سانسور شدگان سینما رکس آبادان , کارگران و..............................................دیگر

و......................................

من در طبقه آلتر ناتیو سیاسی اجتماعی روز وشب هستم وبه طبق واسطه نیاز ندارم وفعالیت اصلی من از قبل از شاغل شدن و ورود به اداره آموزش و پرورش با گفتمان وتعامل در سالهای 56 تا 60 در بین طبقه همکلاسیهای من ودبیران وشرایط تحصیلی موجود آن زمان وطبقه استادان و دانشجویان دانشگاه پهلوی در برخی برای بر اندازی رژیم پهلوی نبوده بلکه برای توسعه وپیشرفت بوده است ودر برخی از تعامل ها وگفتگو هایی که داشتم با سنتی های نو اندیش مذهبی و غیر مذهبی و دانشجویان سازمان مجاهدین خلق وچریک های فدایی خلق وکمونیست ها در رفت و آمد های روزانه ودر میهمانی ها وشب زنده داریها و دیدن نمایش های سینمایی وفیلمهای تلویزیونی در قبل از انقلاب بوده است وربطی به اداره آموزش و پرورش ندارد واز سال 66 تا 78 که در بایکوت وحذف و سانسور در منطقه 5 پنج تهران بسر برده ام واز 78 تا 87 که در منطقه دو تهران در حبس وزندان ومعلق شغلی بودم وفعالیت آشکار من از سال78 با حضور در میدان انقلاب در 18 تیر در در گیری های سیاسی وپس از آن باحضور در میدان بهارستان در 18 تیر سال بعد وسالهای دیگر وشرکت در دانشگاهها از جمله تهران وپلی تکنیک ودیگر دانشگاهها وسازمان های غیر دولتی واحزاب و........................................... .شروع موج اعتراض نه تنها احزاب بلکه جنبش زنان ودیگر اپوزیسیون از مقالات ئنوشته جات وپیام ها وبیانیه هایی که من ارائه می نمودم به کلیه سطح کشور و جهان منتشر شده است وهزینه وپرداخت آن تا کنون بر دوش من بوده است و ربطی به اداره آموزش وپرورش نداشته و بلکه اداره آموزش وپرورش بخشی از آن بوده است .کناره گیری از فعالیت وانصراف بسیار بهتر از پذیرفتن خفت وخواری در اجبار به عمد در تضییع و حقوق ضایع شده من و جایگاه فرمایشی ودولتی نظامی , انتظامی ,استبدادی , برای سوء استفاده بعدی در تکمیل برنامه های خود در سازمان ها وامور تربیتی وکارشناسی قر آن , وبخش های دیگر در ساز مان اموزش و پرورش کشور برای دستیابی به اهداف توسعه خود در برنامه های آتی است

هر جایگاهی بنا بر وزنه توانمندی و نگرش وموضع ونوع فعالیت شخص است وجایگاه من برابر با وزنه فعالیت ونوع نگرش ودر بند وحبس بودن من در سالهای طولانی است واز سال 78 تاکنون سازمان سنجش کشور آزمونی را به طور محرمانه از فعالان سیاسی در عرصه فعالیت بعمل آورده ومن را تا کنون در 20 وبیشتر در درمعرض آزمون قرار داده اند که هدف ومقصود اوت وخارج ساختن من از عرصه فعالیت اجتماعی سیاسی بوده است ولی موفق وبه آن دست نیافتند وتا مرحله انتخابات ادامه دادند ودر انتخابات هدف ومقصود خود را و آسیب بر من وارد آوردند واکنون جایگاه تفاله ای خودشان را بر من تحمیل می نمایند روزی که من فعالیت را شروع نمودم در اداره آموزش و پرورش معلق شغلی بودم و از آنان هم مجوزی برای فعالیت سیاسی دریافت نکردم وبه دلیل همین فعالیت ها ودر دنبال بحران منطقه پنج در معلق شغلی بودم واکنون هم که کشور در حکومت اسلامی بسر می برد واداره آموزش وپرورش حق تعیین جایگاه در برنامه های مرا ندارد والبته این از دفاع من از معلمان ودبیران وکارمندان زندانی وزندانیان سیاسی مستثنا وجدا است


, در یادی از همکاران نام همکاران مدرسه روستای انگشته وهمکاران اداری شهرستان درود را به خاطر ندارم فقط آقای سالاروند وخانم صاعدی ورئیس آموزش وپرورش آقای حبیبی و دانش آموز ترور شده موگویی یادم است
به یاد تمامی سانسورشدگان وزندانیان در بند , روزنامه نگاران , , زنان , کارگران , فرهنگیان , دانش آموزان ,دانشجویان ,پزشکان , پرستاران در بند تاکنون استان لرستان وبخصوص شهرستان درود

به یاد همکاران و دوستان استان اراک

به یاد زندانیان وسانسور شدگان در بند روزنامه نگاران , زنان , کارگران , فرهنگیان , دانش آموزان , دانشجویان , همکاران فرهنگی مدارس و کادر اداره آموزش وپرورش دوران شاغل بودن من در استان های لرستان ,اراک ,منطقه 5 پنج و2 دو تهران وقبل از آن وپس از آن در گروه های درسی مختلف , پزشکان , پرستاران و.................................................دیگر دوستان در بند تاکنون استان اراک

در روز جهانی مطبوعات در یادی از همکاران مدارس منطقه پنج مدرسه دهکده المپیک (مطهری) نام تمام دبیران را به یاد ندارم ودر قبل که نام برده شد نامبرخی از قلم افتاده است
خانم قره باغی که بیشترین تعامل وگفتگو را من با او داشته ام ومعاون ارشد مدرسه بود ودر برخی از اوقات درگیر وکنتاک هم داشتیم اما فردی دوست داشتنی وخوش رفتار وختمتگزار به دیگران وخیر خواه بود وخاطرات قشنگی را من با او دارم معاون دیگر به نام خانم ترابی که او نیز از دئستان خوب من بود
دبیر ریاضی مدرسه که نام او را به خاطر ندارم ولی تاثیرگذار وتعامل خوبی با دانش آموزان داشت ودر ارتباط رابطه با اولیا پدر را نقش اصلی در افت تحصیلی می دانست ومرتب می گفت که من با پدر ها کار دارم وما می خندیدیم و خانم قابل رحمت که از دبیران تاریخ وعلوم اجتماعی بود وخانم آسا که دبیر عربی بود ومن دوران وخاطرات خوب وقشنگی را با آنها داشته ام خانم فیاضی که مدیر پس از خانم میر حسینی بود که من دوران پرگفت وگویی را با او وخاطرات پر تنش زمان تغییر مدیر با آن مدرسه واو داشته ام آن مدرسه مجتمع بود ودبستان وپیش دبستان ومهد کودک هم داشت به یاد همه دوستانی که در آن مجتمع ما با هم گفتگو وتعامل وخندیدیم ,جر وبحث , مشاجره و..................داشتیم

از همکاران مدرسه محمد خانی خانم روشن را که از دبیران خوب و من دوران پر تعامل وگفتگویی را با او داشته ام که وی به کانادا سفر کرد ویکبار ویا دوبار ناهار به خانه او دعوت شدم وباهم غذا خوردیم وبعضی از اساس منزل او را که به کانادا میرفت در رنگ سفید در سال 67 ویا 68 خریدم واکنون بضی از آثار موچود است دیگر همکاران مدرسه از دبیران 18 گروه درسی نام آنان را به خاطر ندارم ولی با همه آنان در تعامل وگفتگو بوده ام به یاد همه دوستان

مدرسه بنت الهدی صدر

به یاد تمامی دوستان وهمکاران ارجمند وبا ارزش بخصوص خانم دولتخوانی , خانم خرسند که بیشترین دوران پر کار وتوسعه فرهنگی اجتماعی ,هنری , ادبی و..........................در زمان آنان و کادر خوب مدرسه بود
به یاد تمامی پرسنل مدرسه بنت الهدی صدر منطقه پنج تهران از سال 89 تا 74 که من نام آنان را به خاطر ندارم از جمله خانم گلشن وخانم رستگار خانم محبوب به یادم است دوران پر خاطره وپر نشاط وشادابی را در زمان خانم خرسند من داشته ام به دلیل وجود خانم دولتخوانی ودیگر کادر خوب آن مدرسه البته در آن زمان هم تبعیض وتنش وجود داشت لیکن رسیدگی وبر طرف می شد ومن بیشترین فعالیت بدون حق تدریس در آن زمان داشتم

دوران حذف وسانسور وپر التهاب وبحران بر انگیزی وپر تنش را در یکسال پس از خانم خرسند در زمان خانم نیک نصرت من داشته ام که پس از آن تا سال 78 در تنش و بحران ومعلق شغلی , انتظار خدمتی , سانسور وشکنجه , تبعیض خارج شدن از منطقه به وضع بسیار نامطلوب که قابل تو صیف نیست به دو تهران ودر زیر فشار تحجر واختناق وظلم وحبس در کتابخانه بسر برده ام و تمام مدت از شرایط سیاسی که من در پرونده داشته ام علیه من استفاده نموده اند انچه که خواستند ضربه وآسیب رساندند که برای هر یک از آن موارد یک کتاب باید نوشت ودر این فرصت نمیگنجد وحالا که جامعه تغییر کرده است می گویند که شرایط پدر به من چه مربوط بوده است

در صد ویا هزار ویا میلیون مورد آنان برای ساختن آموزش وپرورش جدید مرا در حبس ودر بند نگاه داشتند تا شرایط موجود را تغییر دهند

به یاد سانسور شدگان وزندانیان در حصر و بند ,
همکاران فرهنگی , که از نظام پرداخت هماهنگ محروم هستند ویا در حبس ولغو ابلاغ , منتقلی , در بند و..................................... دیگر

امور تربیتی و کارشناسی قرآن اداره آموزش وپرورش پشتون در استان تهران واستان وشهرستان های کشور ایران وکادر سازمان آموزش و پرورش آموزش و پرورش وزارتخانه واحزاب دولتی حق تعیین جایگاه اجتماعی سیاسی فرهنگی برای من فعال سیاسی از سال 59 تا کنون و به مدت 10 سال آشکار در دانشگاهها و احزاب و ساز مان های غیر دولتی را ندارند

من فعال در اجلاس خیرین مدرسه ساز در سال 74 و75 بودم

این فعالیت که با مدیریت رئیس آموزش و پرورش منطقه پنج آقای عبد الهی وخانم گل در سال 74 و 75 انجام شد و من بدون دریافت حق الزحمه به در خواست خانم گل در همان سالهای سر بریدن با پنبه وبحران در اکباتان در دکوراتور وطرح تراکد های مختلف به انجام رسانیدم والبته بودجه در دست مدیر بود

من فعال در حوزه تصیح اوراق در رشته های مختلف علوم انسانی ودروس دیگر در دبیرستان ها ومدارس مختلف منطقه پنج بوده ام ودر همان سالهای بحران وبایکوت که در اینکه شکایت علیه ریاست منطقه آقای تورانی به ارزشیابی استان دادم وعوامل وابسته در حراست وکادر اداری منطقه پنج وخانم با بایی وآقای حجازی و آقای عطاران در حوزه تصییح اوراق در مدارس بخصوص در مدرسه شاملو با مدیریت خانم گل برای من در مفقود کردن برگه های امتحان حوزه نهایی که من چندین بار آنها را چک وشمارش میکردم تا یک هفته ویا بیشتر درگیر پیدا کردن اوراق می نمودند

من در همین منطقه پنج در انتخابات دوره های مختلف مجلس و ریاست جمهوری در مدارس حضور فعال داشته وبا ذهنیت بخشی آنان نسبت به عرصه سیاسی پدرم وپسر عمو وشرایط خانوادگی در تمام زمینه ها بعنوان دکور ولحاف روی خودشان استفاده می نمودند ودر چند مورد با نماینده شورای نگهبان هم در زمینه دستور به حذف کاندیداها داشت ومن البته مسئول صندوق نبوده ام درگیری داشته ام که برای من صورت جلسه کرد وبه مرکز فرستاد

ابلاغ اولیه من آموزگاری ودبیری بوده است
محل شغلی من در تهران از سال 64 تا78 در منطقه پنج از نظر بخش اداری تاثیرگذار در قبیله امورتربیتی پشتون بوده است ومن عضو این شبکه پشتون وپشتونیان نبوده ام وهمگرایی عقیدتی تحجر گرایی نداشتم ولی به آنان خدمت وتا حد لزوم تعامل در شرایط شغلی داشته ام وبه دلیل ناهمگون بودن و خواسته بیجای آنان از من و اجرا نکردن از طرف من در مدرسه مرتب در بیکوت بسر برده ام ودر سال 78 در شرایطی که شرح آن آمده است من از این قبیله خروج کردم ونه به مخالفت بلکه برای رهایی از چنگال ظلم وفشارهای استبدادی , اختناق انان و از هزینه شخصی خودم در یک شرایط نابرابر وارد عرصه اجتماعی , سیاسی شدم بدون وزنه از پیش تعیین شده واین سد وموانع وپرداخت ها راداشته ام
احضار من از وزارت کار فردی ادعای دروغ که کارمن من بوده است وحق بیمه طلب میکرد وتا مدت دو سال من به مجتمع قضایی مفتح در رفت و آمد بودم وپرداخت هزینه بیجا برای بستن پرونده
مفقود شدن سند زمین خریداری شده من در سال71 که با پرداخت هزینه دو برابر و آگهی به روزنامه وبه مدت یک ویا دو سال در رفت و آمد برای در یافت سند مجدد

به مدت دو تا سه سال در رفت و آمد وبا شرایط بسیار نامطلوب من توانستم خانه را تحویل بگیرم آنهم در خارج از موقع تحویل مقرر و که در نوبت اول بودم وپیگیری نواقص وبرنامه های داخلی آن از جمله تلفن که جمعی با همکاران ثبت نام شده بود و پس از تحویل منزل به مدت یکسال ویا دو سال در نبود من مستاجر وعوامل سیمها را جا بجا نمودند وبه نام پدر آقای غلامحسین جلالی تغییر داده بودند ودر پایان سال هم هرچه من قبض تلفن را می خواستم امتناع میکردند ودر سال 82 که من خانه را تحویل گرفتم در سال 84 ویا 85 از مخابرات به من زنگ زدند وخواستند که برای انتقال تلفن به نام خودم به مخابرات بروم وتا مدت یک ماه من در رفت و آمد بودم وامتیاز من در تمام حقوق شهر وندی ضایع می گردید و
به هدر رفتن اجاره بهای منزل خریداری شده اقساطی از طرف آموزش و پرورش که به مدت 6 سال و تا کنون من اجاره بها را در حد قیمت روز ویا مبلغ توافقی هم نتوانستم در یافت کنم وکنتاک های بسیار و پر تنش از سال 82 تاکنون با مستاجرین برای تخلیه خانه ویا اجاره بها ونظایر این قبیل
سرقت اشیا که شرح آن در قبل آمده است
مشکل در سرویس ایاب و ذهاب اتوبوس , تاکسی و.................... در شهر تهران وشهرستان ها از سال 78 تا کنون که در حال حاضر که من فعالیتی ندارم شرایط مطلوب شده است
مشکل در دادگاه خانواده سه راه آذری که برای امر طلاق مراجعه نمودم وتا مدت یک سال در رفت و آمد بودم وپرداخت هزینه های متفاوت
مشکل در امر در خواست کارگر برای نظافت که من از سال 60 تا کنون از کارگر های مختلف حتا از کارگر مدرسه به دلیل نیاز آنان در امورات مختلف دعوت می کردم و به انان مزد می پرداختم واز سال 78 تاکنون من هر کارگری که از شرکت های مختلف دعوت کردم برایم هزینه مضاعف ومشکل ساز بوده است وبسیاری از این هزینه های کلان را من پرداخت داده ام که در این فرصت برای شرح نمیگنجد

در یافت نامه از حراست خانه هنری اداره ارشاد بر تعطیل کردن فعالیت های هنری موسیقی وزبان که هزینه چندین میلیونی برای آن صرف و اوقات بسیاری را برای دریافت مجوز تلف نموده بودم وبا پرداخت خسارت فراوان کلیه لوازم هنری را جمع کرده و فعالیت را تعطیل نمودم
پرداخت هزینه مضاعف برای تلفن همراه ومشکل سازی در شرایط فروش کارکرده را به جای صفر به قیمت صفر به فروش رسانده است وپس دادن آن وتا باز پس گیری چک های داده شده که فروشنده از خزانه مداحان اهل بیت بوده است
در این شرایط ناهمگون وبدون تعامل وارتباط , بدون تیم در یک نا برابری مطلق به زور واجبار و با اعمال شاقه و در بند وحبس مرا با دستگاههای مختلف دیجیتال با گردش به کل جهان وداخل کشور رهبران سیاسی نظام وساز مانهای وابسته داخلی وخارجی آن ونیروی انتظامی ودیگر عوامل نظامی ومذهبی وابسته به نظام سوءاستفاده خود را در انتخابات گذشته از این جریان نموده ومطلوب حال خود را از این جریان ها بیرون کشیدند ودر تمام مدت 4 سال حاج آقا و مادر وحاج خانم وساز مان های وابسته به آنها به در و دیوار شهر کوبیدند ومدت 10 سال فعالیت های مرا هزینه کشور سازی وتثبیت برنامه های خود نمودند وپس از آن در تفاله جریان مرا به میان قبیله پشتون تحویل نموده وگیر بست آن را به دست حاج آقا وحاج خانم ومادر تحویل نمودند با این هدف که برای آنان تشکل سازی ونو اندیشی را توسعه دهم در حالیکه هیچگونه هزینه ای تا کنون نه تنها از آنان بلکه زیر بار هیچگونه هزینه دریافتی نرفتم . البته اگر آنان با صراحت وبا اطمینان تغییر را بپذیرند ودر زیر چتر زندانیان در بند چه رژیم پهلوی و په در صف عرصه سیاسی مخالف نظام در هر شرایط موجود جامعه خواه روشنفکر و یا سنتی , نواندیش و.................................. برای تعامل در طبقه فکری خودشان وارد شوند هیچ مانعی وجود ندارد ولی آنان با آزمون وشرحی که دارند در اعلام موجودیت خارج از سیاست نظام حکومت اسلامی هیچگونه اعتمادی نسبت به آنان حاصل نشده وافراد مختلف اجتماعی , فرهنگی , سیاسی و................................را قربانی وهزینه مقاصد خود می کنند واطمینان در این زمینه وجود ندارد

من در این نابرابری وناهمگون بودن طبقه وبدون در نظر گرفتن شرایط قبل شغلی من و بحران ها وشرایط پس از آن وبدون در نظر گرفتن حرکت اولیه که آلتر ناتیو آن از پایگاه من ودیگر مخالفان آغاز شده است که بخشی از آن مربوط به آموزش و پرورش می باشد وضایع شدن وقت وعرصه ده سال حضور در فعالیتهای اجتماعی سیاسی ,فرهنگی ,هنری و.....................به بازی افتضاح پشت پرده خودشان گرفته شده است و حقوق مرا تضییع نموده است از فعالیت ها کناره گیری نموده و تا تعیین جایگاه واقعی که ربطی به آموزش و پرورش ندارد من بر این کناره گیری وموضع خود هستم

من کامپیوتر , رایانه وکافی نت را دوست وعلاقه دارم ودر یادگیری و توانمند شدن آن به مدت 6 سال مداوم ومستمر وقت صرف کرده ام واز سال 80 تا 84 در اشکال متفاوت وروشهای تخریب وسانسور وجو سازی وایجاد مشکل در شبکه های کامپیوتر من از طریق وزارت ارشاد , نیروی انتظامی , امورتربیتی وکارشناسی قرآن آموزش و پرورش درجلوگیری از یاد گیری من تلاش نموده اند واز سال 83 با تلاش در مرحله مقدماتی آموختم واز سال 84 تا 86 با حضور در کافی نت های مختلف با تلاش خود وبعضی از جوانان توانستم در این ارسال پیام تسلط در حد متوسط و مطلوب پیدا کنم

پروین جلائی 11/13/ 2/ 89
14/2/ 89
15/ 2/88
16/2/88

آتوسا , کوروش , گیتی
پهلوی ,ثریا ,دیبا و........................................................دیگر دوستان

حزب کارگر , سازمان مجاهدین خلق ایران واحزاب غیر دولتی دانشجویان ,جنبش زنان و....................................................................دیگر

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

مطبوعات در حصر زندان وشکنجه , روز جهانی مطبوعات علیه زندان وسانسور

روز جهانی مطبوعات با یادی از سانسور وحذف دختران زنان از عرصه بودن در سه دهه گذشته به خصوص در دهه اخیر تحت قتل های عنکبوتی, ویا سنگسار زن توسط خانواده وفامیل و یا همسر کشی , کشتن زن به دست مرد واز این قبیل ................... به این ادله ودلیل که او روسپی وروسپیگر است

من از سال 79 وپس از آن حمایت از دختران, زنان خیابانی وروسپی داشته ام .

مقالات وبیانیه هایی نیز به مناسبت های مختلف در زمینه حقوق زنان منتشر نموده ام

عوامل استبدادی دینی , مذهبی انتظامی رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی ,نیروی انتظامی , خانواده , کارشناسی قرآن , امور تربیتی در آموزش وپرورش ویا کارمندان وهمکاران فرهنگی در محیط شغلی وعوامل حاشیه در مساجد ونهاد های مذهبی و دولتی , غیر دولتی سیستم وبدنه نظام حکومت اسلامی از درب خانه تا خروج من به محل کار ویا به مراجعه به شهر , مراکز پیگیر امورات , مسافرت تنها ,و........................به مدت چهار سال ویا بیشتر مرا تحت تعقیب وکنترل خود داشته است و در دام های مختلف نیز قصد حذف وسنگسار مرا داشته است

من یک آرایشگر هستم وبا آرایشگاه تعامل ودوستی دارم

از سال 78 به هر آرایشگاه که مراجعه برای آرایش مو وصورت مراجعه می کردم , در تحت شکنجه بودم . موهای مرا در زیر کار میکشید بطوریکه حالت شکنجه داشت وصورت را لنگه به لنگه به لنگه میکرد , رنگ مش را از نوبت خودم پشت 6 ویا 8 تا 11 نفر بعد قرار می داد . وپس از آن برگه قیمت را جلو من می گذاشت ومی گفت که امضاء کنم وبه این وسیله رضایت خود را اعلام کنم وقتی می پرسیدم چرا او می گفت رنگ و مش چنین است ومن هم اثر یک ضربدر بزرگ به حالت جنگ وناراضی بودن بر روی برگ می کاشتم بطوریکه تا مدتها از رفتن به آرایشگاه منصرف می شدم . به مراکز زیادی من در نقاط مختلف تهران برای آرایش و زیبایی تا کنون مراجعه کرده ام .

من یک ورزشکار قدیم وجدید هستم وورزشکاران را دوست دارم

در روز جهانی مطبوعات یاد دانش آموزان مدرسه دهکده المپیک ( شهید مطهری منطقه پنج
تهران ) که در روز های مختلف هفته با من به ورزش و توپ بازی در مدرسه پرداختند و به کوهنوردی وتله کابین رفتیم آن دانش آموزان قد بلند سر حال وقشنگ با کفش های ورزشی که نام آنان یادم نیست وتا ایستگاه پنجم تله کابین رفتیم وبرای من کلی خوراکی وتناقلات ونوشابه تگری خریدند ومن هم در رفت وبر گشت برای آنان شادابی و نشاط به ارمغان آوردم
ودانش آموزان ودبیران وکارگران وانجمن اولیا ومربیان مدرسه محمدخانی خانم گنج طوماری مدیر وخانم بیت کریم از اقلیت های مذهبی از کادر دفتر همان مدرسه ومدرسه حضرت مریم به یاد دبیران ومعلمان مجتمع آموزشی حضرت مریم وسرود قشنگ در سر صف با دانش آموزان که به زبان مسیحی خوانده میشد ومن به مدت 3 سه سال در آن مجتمع در رفت وآمد بودم . من 2 ویا سه بار به منزل خانم بیت کریم رفتم ویک بار آن برای آرایش و پیرایش که تخصص داشت به دیدن او رفتم ودانش آموزان ودبیران وکارگران وانجمن مدرسه بنت الهدی صدر به یاد رو زهایی که در حیاط مدرسه در روز های خاص مسابقه دو می دادیم ودانش آموزان تشویق می کردند و دانش آموزان ودبیران وکارگران وانجمن اولیا ومربیان مدرسه دهکده المپیک خانم پاک جسم که 2 بار به خانه او دعوت شدم ودر مسیر گاهی مرا در بازگشت از مدرسه مرا می رساند , خانم مظفری , آسا , قوامی , دفتر داران خانم توفیق , بهروز , کهوند , مدیر خانم میرحسینی , فیلسوف , سر آبادانی , قابل رحمت در حد 2 بار من به خانه هریک از این دبیران دعوت وباهم غذا خوردیم در شرایط شادی ونشاط و سرور رقص هم بوده ورقصیدیم ودر بعضی از اوقات احضار از طرف منطقه هم به خاطر رقص وشادی برای همکاران در مدارس دیگر بوده است دیگر منطقه پنج تهران شرکت کنندگان در اردوی رامسر واردو های دیگر ودبیرستان های منطقه دو تهران که با من به ورزش و دو
ودانشجویان دانشگاه آزاد همکلاس من بخصوص مربیان تربیت بدنی در دانشگاه واحد ورزش وتربیت بدنی

در ورزش هم چنین بود به شکل وروش دیگر ودر چند دوره در بدن سازی آموزش و حرکات تنظیم شمارش دستگاه وترتیب حرکات به غلط ویا بیش از حد لازم به جسم من آسیب فراوان وارد ساخت وشرکت در مراکز ورزشی ساختار سازی برای صاحبان وابسته عوامل رژیم بود که البته من بی اعتنا به برنامه ورزشی خود را به جهت علاقه تا مدتها ادامه داده که تا دو سال اخیر آنان پیر زنها را نیز به مرحله مقدماتی ورزش هدایت کردند وورزشگاهها را در اختیار خود گرفتند وپورسانت های خوبی هم به شرکت کنندگان واریز میکردند وپول آن را از جیب من ودیگران تامین میکردند بطوریکه به مدت سه سال همزمان با ورود من در ورزشگاه پیر زن ویا افراد مسن را به صورت هیئتی وگروهی وارد می کردند آنهم همه پیر زن های مامور وعامل که دستورات نمایشی خودشان را اجرا میکردند ومعدود کسانی هم انفرادی بودند واز ارتباط من با جوانان خوداری میکردند آزادی و امنیت برای شرکت در برنامه های ورزشی ورزشگاه وتربیت بدنی نداشتم و خشونت ودلهره بیش از شادابی در ورزشگاه وجود داشت

در کوهنوردی وتله کابین که از گردشگاهها وتفریح وورزش های اصلی من بود وضع به همین شکل بود واین اواخر برای من ساعت و روز هم تعیین می کردند ویا مرا از آن محروم می ساختند

من یک کپی مرد هستم و ساختار مرد سالاری را از سال 80 تاکنون در ساختار خلق جدید تشکیل داده ودارم

با ورود وخروج من از خانه وبلعکس آن و رفتن به مراکز دولتی وغیر دولتی , بانکی وغیر بانکی, تفریحی وامورات شهر وندی واتوبوس , تاکسی وسایل نقلیه.................پسران و مردان دوتا وسه تا ویا مادر و حاج خانم زن ودختر به بچه پسر سه , چهار ساله تا ده سال وبیشتر از آن جلو تر از من در مراکز مربوطه قرار می گیرند وکارهای خود را جلوتر از من در مراکز مربوطه انجام می دهند واکنون به پیر زن ها انتقال یافته است

من کودک هستم وکودکان را دوست دارم

من عکس کودکی خود را تا سطح پیش دبستان تا چند مرحله به نمایش گذاشته ام

من از سال 84 یک مهد کودک تشکیل داده ام در حالیکه عروسک وعروسک های مغازه را دوست وعلاقه دارم تنها مقاله ای که ندادم در زمینه کودکان است این مهد کودک خیابانی ومحفلگاه خانه ای بچه هایی که مرتب در خیابان ونزدیک خانه در اتوبوس وغیر آن این بچه ها ور می زنند ویا هق هق ویا نق نق میکنند ویا اوه,اوه,اوه می کنند

در روز جهانی مطبوعات یاد کودکستان وپیش دبستان مدارس دوران تحصیلی من در دوران پهلوی ومعلمان ودبیرن واستادان خوب من در این دوران ها ودوستان عزیزم در تبریز وتهران وشیراز ودانش آموزان همکلاسی و.................................را سپاس وبزرگ وگرامی دارم

به یاد سانسور شدگان وزندانیان سیاسی در بند , دانش آموز ومعلم ودبیران و کارمندان ,کادر وزارتخانه آموزش و پرورش وفرهنگیان سراسر کشور در بند به اتهام سلطنت وسلطنت طلبان ویا مجاهدین خلق , چریک های فدایی , کمونیست بودن , شراب خواری , بهائیت , یهودی بودن و اقلیت های مذهبی ویا غیر ادیان دبیرستان های دولتی وغیر دولتی , غیر انتفاعی که من از سال 59 تا سال 87 حتا مدارس ودبیرستان هایی که من در آنجا حبس در کتابخانه ومعلق شغلی بودم یاد آن در بند وسانسور شدگان در مدرسه ودبیرستان وادارات آموزش و پرورش در روز جهانی مطبوعات گرامی داشته وسپاس وبزرگ داشته ودارم

من دانش آموز ودانشجو هستم ودانش آموزان را دوست دارم

در مطالب قبل در وبلاگ نویسی گذشته من نام آموزشگاهها ودبیرستان هایی که در آن شاغل بوده ام بیان داشته ام , ویاد بود ها وخاطرات خوب با همکاران و دبیران ودانش آموزان واساتید دانشگاه که در مدرسه هم تدریس داشته اند نام یکی از دبیرستان ها را از قلم افتاده که آن دبیرستان حجاب منطقه 5 تهران بوده است بحران سازی و جو سازی وموانعی که در این دبیرستان من داشتم کم نبود که از طرف مدیر نبود بلکه در اوج آن از منطقه امورتربیتی خانم مسکرزاده امور تربیتی دبیرستان هدایتگر آن بود که خانم مسکر زاده مشاور رئیس منطقه با اکیپ به دبیرستان آمد ومرا از اجرای برنامه ها باز داشت وگفت که ما خودمان عامل ومجری در مدرسه ودبیرستان داریم ویکبار نیز آقای تورانی رئیس منطقه برای همین منظور به دبیرستان آمد ودستور لازم را برای سر بریدن با پنبه به مدیر خانم شکفته صادر کرد

مدرسه محمد خانی همانطور که در قبل نوشتم مدرسه خوب ونمونه ای بود ومدیر خوبی داشت با انجمن اولیا ومربیان قوی وتوانمند ولی چون مدرسه یک دست نبود وشورای نگهبان وعوامل دیگر در مدرسه حضور داشتند ودانش آموزان بسیاری را به دلیل دوست پسر داشتن ونداشتن مقنعه چانه دار ویا چونه دار در سال 66 تا69در آن مدرسه از مدرسه اخراج نمودند . من در آن زمان معاون مدرسه بودم ومرا از ارتباط مستقیم با دانش آموزان بر حذر داشتند ودر سمت معاون مدیر کارهای ثبت نام ودفتری را انجام می دادم و خانم جمالی کاظمینی که از منطقه 9 تهران به این منطقه منتقل شده بود معاون ارشد مدرسه وکار دانش آموزان وپیگیری انظباط وحضور وغیاب آنان را انجام می داد ودر نبود آن در اقلیت کار من پیگیر می شدم

یاد دبیران خوب خانم اقتصادی دبیر علوم تجربی و خانم احتشامی دبیر ادبیات که نام آنان یادم است و دبیران ریاضی وهمکاران دیگری که که نام آنان یادم نیست وبه دلیل اختلاف شدید با کادر مدرسه در سال بعد مدرسه را ترک گفتند . بسیاری از دانش آموزان ودبیران راز های نا گفته وشکایت های خود را از آموزش وپرورش ویا شرایط زندگی وخانه برای من بیان می کردند واین برای کادر آموزش و پرورش وعوامل همکاران وابسته به رژیم گران می آمد یاد آنان ودبیران ومعلمانی که حقوق آنان در ارزشیابی سالانه ویا اعلام امتیاز معلم نمونه و......................ضایع و تضییع وکسر می شد ودر بند بودند در روز جهانی مطبوعات بزرگ , سپاس ومحترم میدارم

به یاد دانش آموزان زندانی ودر بند که به خاطر نداشتن مقنعه چانه دار ویا چونه دار ویا دوستی با پسر و وبه یاد دانش آموزانی که در مدارس و اردوهای رامسر به خاطر اجبار در نماز جماعت ویا اجبار در حجاب نه روسری بلکه مقنعه که آنان به چادر من پناهنده می شدند ومورد غضب وخشم قرار می گرفتند واشک چشمان آنان جاری می شد نمونه آن دانش آموز عالمی پسند از منطقه پنج تهران که البته نام او فقط یاد من مانده است ودانش آموزان شرکت کننده اردوی رامسر از دبیرستان سلیمی جهرمی منطقه دو تهران در سال 81 همان اردوی بحران انگیز سیاه تاریخی نام آن دانش آموزان را به طور گروهی دارم ودانش آموزان دبیرستان ارشاد منطقه دو تهران در سال 78 آنان که با من به اردو آمدند وبه آنان گفتم واکمن های خود را بیاورند ودر کوه آهنگ وموسیقی وترانه دلخواه خود را گوش دهند............................................... در روز جهانی
مطبوعات یاد این در بند شدگان سانسور شدگان بزرگ وسپاس داشته می گردد

من پدرم را دوست دارم در دو سال پیش یعنی در سال86 روز جهانی پدر در 20 بیستم ماه جون در دو سال پیش گرامی و بزرگ داشته ام

ولی زمانیکه برای دیدن با هدیه در غروب وشب هم بود رفتم از عوامل حکومت اسلامی تاثیر گذاری نموده بودند وبا یک سردی خاصی که از این جریان استقبال نکردند ودر لحظه ورود شرایط مشخص بود

پدرم باید قدر شناس وقدر مرا بداند
مادرم نیز همچنین باید قدر شناس باشد

که با وبلاگ نویسی من نقش وجایگاه خانوادگی نه تنها آنان بلکه قدر ومنزلت خانواده وفامیل آنان را به آنان شناساندم ونقش سیاسی اجتماعی آنان را از طریق اینترنت منتشر نمودم وشهرت وتوانمندی واستعداد فرهنگی ادبی هنری آنان را به جهانیان عرضه کردم

من در بسیاری از شرایط سیاسی به خاطر خانواده وکانالیزه شدن حکومت در خانواده وخانواده ها وکپی روی پدر ومادرها بخصوص خانواده همسر وخانواده خودم درجا وافت ولطمه شدید سیاسی به من هم داشته اند واز هر دو طرف اعضای خانواده به من آسیب وارد شده است وخانواده وکودکان را عامل ومانعی بر سر رشد سیاسی قرار می دهند وزمانی خانواده به حمایت بر می خیزد که خود اعضای خانواده ذینفع وبا هدایت عوامل رژیم وارد عمل می شوند به محض شناسایی فرد سیاسی عوامل رژیم وسازمان های سیاسی ذی نفوذ نظام بر خانواده او وبستگان چتر وتور می اندازند
وکلیه تعامل وارتباط آنان با عضو سیاسی خانواده تحت کنترل وهدایت آنان قرار می گیرد ومن 10 ده سال تحت این مشکلات وبحران واقع شدم

در شرایط معمولی وطبیعی که من در قبل بیان داشته ام روز پدید وشب پدید پدرم را در عرصه اجتماعی سیاسی فرهنگی هنری تعریف ونقش او را در عرصه سیاسی اجتماعی زمان خودش در دوران پهلوی و پس از آن در حکومت اسلامی بیان داشته ام ورابطه من وارتباط دوست داشتنی من نسبت به او را در حد اکثر بیان نمودم . و شرایط مذهبی اجتماعی فرهنگی مادر وخاندان او در دوره پهلوی وقاجار تبیین نمودم
این در شرایط طبیعی است اما از نظر سیاسی من نیز تا 10 مرحله در وبلاگ نویسی جایگاه ونقش پدر را در پرورش اجتماع وهنر , فرهنگ , سیاست و..................در خانواده تعریف وبیان داشته ام ودر این مسیر ونشستن پشت دستگاه , وقت صرف کردن , پرداخت مالی و...................................خانوادها و پدر ومادر و خانواده ها باید قدر شناس فرزند عضو سیاسی خانواده باشند

پدرها ومادرها , اعضای خانواده , فرزندان , باید در صدد جبران افت , درجا زدن , سد ومانع شدن , به دلیل نا آگاهی آنان که موجب ضایع کردن فرد سیاسی عضو خانواده می گردد بر آیند

افت ودرجا زدن ومانع ایجاد کردن حکومت توسط آنان برای جلوگیری از رشد فرد سیاسی , فرسایش فکری ,و..............................از ترور واعدام شخص بد تر است

آسیب های جسمی که بر من تا کنون وارد شده است که در قبل هم بیان داشته ام
مختل شدن حافظه , آسیب رساندن به بافت های مغزی من , فشار بر روی مغز واعصاب وسر که سوزش داشته ودارد با دستگاه حقیقت یاب ودستگاههای دیگر , فعال شدن کلیه در خیابان وکوچه وبلعکس آن ,از کار افتادن پای راست به مدت دو ماه ویا بیشتر , گرفتگی در پای چپ , ایجاد درد های کششی به مدت کوتاه ویا بلند در بدن مختل شدن روده بزرگ ,ایجاد زخم فوری در بدن و پیشانی ,گرفتگی پنجه پا ویا کمر به مدت سه روز , آسیب لکه خون در چشمان ع خون دماغ شدن مستمر , مختل شدن دستگاه گوارش , ناراحتی معده وروده , تهوع واستفراغ در موارد خاص ومستمر شکنجه در خواب به مانند خوراندن مدفوع وکثافت در دهان که موجب بد خوابی می گردد و یا ایجاد کابوس های هیولا در بیداری ودر خواب و گذاشتن کثافت مدفوع وکرم وحشرات و....................... در ظرف با لای سر من وفضای اطراف من در خواب و بیداری وشرایط هو لناک وخوف انگیز که موجب پریدن از خواب وبیخوابی میگردید که در طبقه خانه و حبس گاه من به مدت یکسال بر قرار بود واکنون در شرایط دیگری وجود دارد , فشار بر دستگاه رحم وتجاوز به داخل بدن با دستگاههای مختلف که موجب تکرر ادرار ومدفوع وبد خوابی در شب می گردد , فشار بر مغز من به حالت شکنجه که موجب تشنج اعصاب وروان وفریاد من می گردد وبا توجه به نترس بودن من وتنها خوابیدن به مدت یک سال وچند ماه من با آن روبرو بوده ام...........................این شرایط حقیقت وواقعیت محض دارد ولی مدرک وشهودی برای بیان آن وجود ندارد

به طور اختصاصی مرا شکنجه نمودند واجماعی به حساب آوردند به طور اختصاصی وتخصص پرداخت گرفتند ولی اجماعی به حساب آوردند . وسهم را دیگران نالایق وابسته به جیب زدند

مطالبات کلان مالی من در حد پانزده میلیون وصندوق ذخیره فرهنگیان از آموزش وپرورش توقیف وتا کنون پرداخت نگردیده است . وحقوق دولتی من مرتب با هر بار مراجعه من به بانک بر روی شخصی از اعضای خانواده ویا اشخاص متفرقه ناشناس منطبق وکپی می گردد
خود من را بر روی افراد حقیقی وحقوقی پارلمانی و کلان داخلی وجهان کپی وقرنطینه نموده ومی نمایند بطوریکه در شبکه وابسته به نظام در بند ساخته اند


شطرنج ومهره وعوامل وابسته سیاسی ,اجتماعی , اقتصادی , فرهنگی , هنری, مذهبی نظام حکومت اسلامی ومدیران وابسته به نظام , در داخل کشور وجهان و عوامل شکنجه واستبداد , مجریان تحت حاکمیت و رادیکال های کاذب ودروغ حقه باز ودلالان سیاسی..................................................................................


با زندانیان در بند وروزنامه نگاران , سانسور شدگان , حبس و حبس شدگان زندانیان سیاسی , فعالان جنبش زنان ,حبس خانگی ,فعالان سیاسی اجتماعی , فرهنگی , هنری , کارگران دمکراسی و آزادی وحزب کارگر و.............................................................................. در ساختن جامعه ایران وجهان فردا وآینده وآتی از هم تفکیک وتمیز داده شوند . این به منزله عدم تعامل ویا حذف وسانسور آنان نیست
پروین جلائی 15/2/89
پروین جلائی 5 آوریل2010
5 april 2010
پروین جلالی 15/2/89
5april 2010

پهلوی , ثریا , دیبا و.................................................دیگر
آتوسا , پریسیما , پری سیما , پریشاد ,گیتی , ژیلا , پریا , پرشا ,

به یاد امیر ,منصور , ناصر ,زری , زهره باقری که من با آنان بازی وهمبازی میکردم و با همه آنان عکس دارم واز امیر یک عکس تک دارم ودو عکس که با پدرم با او انداختم
به یاد محمد , ممد ,جمشید , شهناز , مرتضا ,فریده, صدیقه جلائی ,ماندانا ,عزت آقا ,نادر ,یاشار جلائی , ,یاسمن ,,مریم ,محمود , حمید جلائی, رامیز ,پرستو ,پگاه آریا ,آرمین

به یاد احمد ومحمود واشرف واکبر کرمی وخانواده آنان که من عکس خانوادگی آنان وعکس تک کودکی اشرف را دارم
به یاد حمید وامید ومجید ودیگر
به یاد حشمت وقدرت ,دلارا ,گلارا ودیگر دوستان یاد آنان در روز جهانی مطبوعات سپاس وگرامی داشته ودارم

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

با یادی از سانسور شدگان تاریخ فعالان سیاسی , جنبش زنان , کارگران ,دانشجویان , استادان , فرهنگیان , دانش آموزان ,هنرمندان روز جهانی مطبوعات

من ورزش توپ درهمه رشته ها را از دوران پهلوی بازی کردم من ورزش دو , پیاده روی , پینگ پنگ , شنا و آب بازی , بسگتبال , شطرنج , تخته نرد , و...................................................از دوران پهلوی بازی کردم و در حکومت جمهوری اسلامی از دهه 60 تا کنون اولویت دوم تا چهارم من در تمام رشته های ورزشی بدن سازی ورزش بوده است وخواهد بود بخصوص در رشته دو وپیاده روی وایروبیک وبدن سازی با دستگاه وشنا وتوپ بازی و.............................................. اشتیاق وعلاقه داشته ام وبازی های جهانی فوتبال والمپیک را از دوران پهلوی تا کنون پیگیر ودنبال کرده ام ومجلات ورزشی را در در تیتر های مورد علاقه خریداری کرده ام
من یک ورزشگار هستم وورزشکاران را دوست دارم

در سال 78 در بحران سیاسی این جمله وشعار را من در دفتر یکی از مسئولین آموزش وپرورش گفتم وآن جمله این بود : وقتی من توپ به دست می گیرم همه دانش آموزان ودبیران به دنبال من می آیند
از همان موقع آنان تیم مقابله وجایگزین در یک جدال ونبرد نا برابر که خود آنان تشکیل دادند وبه سطح کشور وسازمان های دولتی وغیر دولتی در ایران وجهان ترویج نموده وبا استفاده از قدرت سیاسی نامشروع تمام تلاش مرا کپی والگو برداری کرده ومیکنند

دمکراسی برای همه این شعار من از دوران پهلوی در روش وشیوه های بر خوردی گوناگون بوده است ودر دهه 60 در ابتدای وقوع انقلاب ودر عرصه سیاسی به صورت یک شعار وشعور من ارائه داده ام ودر این برهه قدرت سیاسی مهره وبدنه نظام سیاسی ایران که در سه دهه از هیچ خشونت واستبداد ودیکتاتور وشلاق علیه ملت فرو گذار نکر ده اند وهزینه های کلان از پول نفت وذخایر ملی گرفته اند اکنون این شعار را ربوده اند وتظاهر به آزادی ودمکراسی می کنند ودلال وحقه باز سیاسی در عرصه سیاسی اجتماعی فرهنگی نه تنها در ایران بلکه در جهان خارج از کشور گردیده اند

در توپ بازی فضای نا برابر ونامشروع استبدادی تفاوت نمیکند که توپ در زمین چه کسی باشد مهم اینست که توپی که شوت می شود ابزار دولتی قدرت حاکمه سیاسی آن را به کجا هدایت خواهند کرد ویا گلی که زده می شود به سود چه شخص ویا چه کسانی به جیب آنان می رود ویا خواهد رفت همچنان که 10 سال من بازی کردم ودیگران جارو وبه جیب زده اند وبرای خود طبق سیاسی وقدرت تشکیلاتی سازماندهی نموده اند آنجا که گل میزدم مرا در ردیف اول قرار می دادم چون گل به سود خودشان بود وآنجا که گل می خوردم نه تنها کمکی ویارایی نبود تازه طلبکارانه باج هم به زور می گرفتند وکمبود خود را از سرقت هایی که در خانه ویا در خیابان ویا در خرید وفروش از جیب من دریافت میکردند ویا جرزنی وتقلب میکردند

در دهه 60 و70 من بطور رسمی در بازی نبودم وآنان مخاطب من نبودند آنچه کخ خواستند بر سر من آوردند
در دهه 80 که به طور نا برابر و نا آگاه من را وارد بازی کردند برای رسیدن خودشان به مقصود وهدف از پیش تعیین شده

دور اول بازی را در سال 78 تا 80 که نتیجه آن به زور استبداد چه مذ هبی وچه غیر مذهبی قدرت سیاسی رهبران خط اول حکومت اسلامی با دوربین برداری وکپی برداری از فعالیت ها وجریان موازی سیاسی که من در آن زمان معلق شغلی بودم و آنان هر دو دست و دهان مرا بسته بودند وبازی یک طرفه بود اپوزیسیون سیاسی را از من کسب کرده وبه سازمان دهی پرداختند وجارو کردند ویا در داخل کشور ساماندهی ویا به خارج از کشور روانه ساختند

دور دوم اپوزیسیون از سال 84 تا88 که من همچنان در معلق شغلی بسر می بردم وبستن دستان ودهان من همانا ونداشتن تیم بازی وپس گردن زدن و بگویند ................................... وبازی یک طرفه خط دوم رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی وسازمان های سیاسی خارج از کشور که با بدنه نظام فعالیت میکردند با دوربین برداری اپوزیسیون جامعه فردا را جارو وکسب نموده وخود را روزنامه نگار مستقل وآزاد نامیدند و در قدرت سیاسی نظام حکومت اسلامی نفوذ داشتند با استفاده از قدرت سیاسی جابجایی در پایگاههای سیاسی خود نمودند ومشکلات وعقب ماندگی خود را بر سر من و فعالان سیاسی وزندانیان سیاسی هموار نمودند وتمام هزینه ها را از جیب حبس من وفعالان سیاسی در یافت کردند وبا استفاده از دستگاههای مختلف آسیب جسمی بر بدن ومغز من وارد ساختند وسهم را از بازی من به سود دیگران رقم زده است در طول 30 سال حکومت اسلامی آنان پول نفت وذخایر وخزانه این کشور را به جیب زدند و ناامنی وتخریب و نسل کشی و................................به راه انداختند واکنون حل مشکل بحران وساختن دوباره را ازفعالان سیاسی وزندانیان سیاسی که مهره نظام نیستند واز مجریان ومدیران کشور هم نبودند به زور وبا شکنجه میگیرند واگر زیر بار نروند من ویا آنان را در حبس وزندان نگه می دارند ویا در یک دستگیری وبردن به کلانتری به زور از وی می خواهند که بنویس که شکایت نداری واین در مورد من سه ویا چهار بار تا کنون صورت گرفته است

حال در تفاله جریان آمده برای من می خواهد برای من تعیین جایگاه نماید وبه من سهم دهد آنهم شخص ویا کسانی که مانع وسد وبحران و...........................................برای جلوگیری از رشد سیاسی من ایجاد کردند واز دیوار ابلهان وخریت های ناآگاه بالا رفتند در حالیکه مرا معیوب جسمی وروحی ساخته است ومن هم از فعالیت های سیاسی در حال حاضر انصراف وکناره گیری نموده ام

من در قبل هم در روز جهانی مطبوعات اعلام کردم جایگاه پذیر از حکومت اسلامی ایران وسهم پذیر نیستم وتمام آن جایگاههایی که بر شمردم واکنون بر می شمارم هستم وبا اعلام شکایت من از رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی بر این انصراف وموضع خود هستم

دمکراسی برای همه از دهه 60 تاکنون شعار من بوده است ودر این مسیر بسیاری ضرر وهزینه داده ام چون اکثریت افراد دنبال حقوق وکسب در آمد فردی هستند به شخص کنشگر وعملگرا به این شعار لطمه بسیاری وارد میشود ودرک آن دشوار ومشکل است وپس از پرداخت برای پروار باج خواهی نیز در پی آن است در حالیکه فقر فرهنگی , سیاسی افراد درک نمیکند که چه می شود ویا خواهد شد وچه رویدادی رخ داده است ویا در جریان است

من از دوران پهلوی تا کنون آواز وترانه های هنر مندان وخواننده ها را می خواندم ومی خوانم همچنان ورقص به صورت تنوع داشتم
وسالها نیز رقصیدم در گفت وگفتمان حرف وجمله ونظریه راست وچپ , ملت ایران , جهان خارج , توسعه نیافتگی , کمی توسعه یافته , نیمه توسعه یافته , توسعه یافته , ودیدم عقب را که قلاب می اندازد به جلو برای رسیدن خودش وایستایی رقص , بدون اینکه مفهوم رقص را درک کند ویا برای آن هزینه پرداخت ویا وقت صرف کند

من با فعالان سیاسی دهه 60 تعامل وگفتگو داشته ام وامیر باقری از دوستان خانوادگی ما که من با او همبازی بودم ودو تا عکس با او از دوران پهلوی در دسترس دارم وشاید بیشتر عکس داشته باشم که اکنون در دسترس ندارم و کمونیست واز سازمان مجاهدین خلق هم محسوب می شد ومحمد , ممد جلائی پسرعمویم که دانشجو بود او نیز از ساز مان مجاهدین خلق ایران بود واحمد کرمی که از بستگان ودانشجو بود که از سازمان مجاهدین خلق ایران بود ودر دهه 60 به اعدام محکوم شدند وتعدادی از بستگان وعمو زاده ها رضا جلائی یا جان خود را از دست داده ویا هزینه های مالی کلان در این مسیر دادند ولی توسط عوامل رژیم منفعل شده وبا یادی از سانسور شدگان تاریخ فعالان سیاسی در روز جهانی مطبوعات یاد آنان وهمه مقاومت جوانان
سرکوب شده سلطنت طلب دوره پهلوی ویا روشنفکر , اندیشمندان , حذف شدگان تاریخ فعالان سیاسی تا کنون , مردان وزنان به جرم طاغوتی بودن , دختران , پسران و استادان ودانشجویان دانشگاه تهران , پلی تکنیک , امیرکبیر, آزاد , صنعتی شریف , خواجه نصیر , تربیت معلم ودانشگاههای سراسر کشورایران فرهنگیان , کارگران , پزشکان, پرستاران , هنرمندان , دانش آموزان ,کشا ورزان ودانشجویان واستادان در کشور های جهان خارج , آمریکا , اسرائیل , روسیه ,اروپا آسیا , آفریقا ,اقیا نوسیه , استرالیا ........................................................................... وغیر روشنفکر و آسیب دیدگان اجتماعی دوران وقوع انقلاب و نسل های سوخته و................................................................ نام ویاد آنان در روز جهانی مطبوعات گرامی می داریم

در دهه 60 تا کنون در پرونده شغلی من در اداره آموزش و پرورش وضعیت سیاسی پدرم و عمو زاده ها وامیر که با او عکس داشتم را درج نموده بودند که 25 سال وتا کنون توان وپرداخت آن را داده ام ورادیکال سیاسی مرا می دانستند اما من آن را مخفی نگه داشته بودم وفقط موضع گیری میکردم ولی چون در استعمار واستثمار آنان بودم وکار در حد مضاعف ودر توان بالا داشتم با این همه در دانشگاه آزاد دوران تحصیل بسیار در فشار سیاسی وتبعییض قرار داشتم وپس از آن از تحصیلات عالی من با ایجاد جو نا مطلوب ویا اینکه حذف واعلام مردودی می نمودند

من سفید , سیاه , سرخ پوست , زرد پوست و................................................ ترکیب همه رنگها هستم
من در حالیکه حبس بودم در یک تبعیض خشونت بار قرار داشتم سفید ها همانند تبعیض خشونت بار جدایی سفید پوست ها از سیاه پوست ها ویا گندم گون وتیره و................................................ که سفید در رتبه برتری قرار داشت که که شرایط ناهمگون اجتماعی وسیاسی فرهنگی کشور متغیر دخیل در بحران بوده است

این نوع تبعیض و خشونت آپارتاید در رژیم آفریقای جنوبی نسبت به ساکنان بومی آفریقا اعمال می شده است برای رسیدن به مقاصد خود وبی تفاوت کردن مردم نسبت به سیاست و عدم دخالت آنان در امورات سیاسی کشور

من 30 سال پزشک وپرستار بوده و هستم

من ساختار های سیاسی اجتماعی وفرهنگی وفعالان سیاسی را در مدت 30 سال درمان و پرستاری ومداوا کرده ام وبرای آن ساختارها وفعالان سیاسی رهنمود ودارو تجویز نموده ام وهزینه های کلان برای ساختار های سیاسی وبهبودی آنان در ناهمواریها وشرایط بحران پرداخت نموده ام و بر سر تخت بیماران اجتماعی , سیاسی همواره حاضر می شدم وآنان را از خواب بیدار می کردم , وخواب آلود ها را که نیاز بیشتر به دارو ودرمان داشتند وقت بیشتری صرف می کردم این در روز وشب همواره بر قرار بود وارتباط با طبقات اجتماعی وجوانان چه در فضای آزاد وچه شغلی وچه در ورزش و..................................وجود داشت




من ترکیب همه رنگها هستم وتمام ترکیب رنگها را کنشگری سیاسی , اجتماعی , فرهنگی و............................................در کشور وجهان هزینه و پرداخت داده ام

من از دهه 60 تا کنون از حقوق شهروندی ادیان وغیر ادیان مختلف دفاع نموده ودر دفاع از حقوق شهروندی آنان به نقد پرداختم وچه به صورت گفتاری وچه نوشتاری وچه حضور در مراسم کلیسا وارتباط وتعامل با دوستان وهمکاران و دانش آموزان مسیحی ویهودی و.......................................... وبهایی وجلوگیری از اخراج آنان از محافل ویا ساز مان های دولتی

من برای مذهب مرز نمی شناسم
من برای غیر مذهب مرز نمی شناسم

من یک کشاورز هستم وبا کشاورزان از دوران پهلوی تا کنون ارتباط وتعامل داشته ام ودر چیدن محصولات آنان در چندین مرحله برای همدلی با آنان بر سر محصول آنان حضور یافتم ویا در بیابان با چوپانان گفتگو وارتباط داشته ام وکمک مالی هم در دوران مختلف چه نقدی وچه جنسی داشته ام

من یک مدرنیسم وپست مدرنیسم هستم

, پست مدرنی که به زور جبر واجبار غلط ساخته های تحجر کهنه در قرون وسطی در حکومت اسلامی را که من تعیین کننده نبودم با هزینه خود وادار به تخریب کردند وساختن دوباره را هم تاکنون از جیب وکارکرد من دریافت کردند اما سود ان را باتلاق تعفن دریافت کرده است در حالیکه من تریبون وسخنگو ندارم وشرایط ابراز نوع فعالیت را نیز ندارم اگر به مکتب فرانگفورت رجوع کنید هیچ نوع جریان وعملکرد آنان انطباق با شرایط سیاسی روز وشب ندارد

من در حالیکه مدت 30 سال ترور فکری شدم در دوران های مختلف رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی تعیین سیاستهای خود را بر روی فکر وتوانمندی من منطبق می ساختند ودر دهه 80 تمام سیستم سیاست گذاری های کشور را بر روی فعالان سیاسی مخالف نظام وتوانمندی های من و جنبش زنان قرار دادند وتیتر های روزنامه ها از همین توانمندیها چاپ می شده است

من یک رئیس جمهور بودم در حالیکه در حبس بسر می بردم وزندانی سیاسی در بند طبقات خانه وبیرون از خانه در بند مامورین ودستگاههای مختلف دولتی وغیر دولتی وتمام کنش وموضع گیری های سیاسی من وحرف زدن , تعامل وگفتگو , آواز خواندن , رقصیدن , غذا خوردن , خوابیدن در سلول و..............................................................یک عمل سیاسی برای رئیس جمهور حال بود بطوریکه وی سفر های نیویورک وشرکت در سازمان ملل در تمام برنامه ها وسفر های خارجی خود را بر من منطبق ساخته وگفتمان وبرنامه ریزی های سیاستگذاری های خود در روز های تنگنا وبحران با ساده کردن من از زیر رادیکال وقرار دادن خود در رادیکال توانست خود را در متن سیاسی روز جای دهد و مشکلات بحران ودرگیری در انتخابات را بر سر من فرود آورد در حالیکه من در انتخابات شرکت نکرده واز حد اقل یکسال ماه مانده به انتخابات از فعالیت های سیاسی فاصله گرفته وحضور در فعالیت نداشتم واز زمان انتخابات تاکنون با توجه به اینکه اعلام انصراف نموده ام ولی در حبس انواع تخریب بر من وارد شده وحقوق شهروندی من ورزشی , مسافرتی , غذایی , بهداشتی , فرهنگی , اجتماعی , سیاسی و......................................................................من ومخالفان سیاسی نظام هزینه وخرج دوام تحکیم قدرت سیاسی نظام می شود وخوراک وغذا را از فعالان سیاسی سلب نموده اند

من از سال 80 حضور شفاف ومداوم سیاسی در میدان های شهر داشته ام
زمانیکه من برای اعتراض به تبعیض وخشونت حضور می یافتم ورادیکال سیاسی مستقل ولی همگرا در وجه مشترک سیاسی بودم دیگر زنان جنبش ویا خارج از جنبش دارای تیم سیاسی نظام حکومت اسلامی بودند که تعدادی زیر چتر آقای هاشمی وخاتمی وتعدادی زیر چتر آقای خامنه ای برای کسب حقوق خویش در مقابل هم صف آرایی میکردند ومن با تعدادی در اقلیت که آشنایی از قبل هم نبوده بدون چتر ومستقل برای جامعه ای فرادست در میدان ویا دانشگاهها حضور می یافتیم وهزینه را ما می پرداختیم وچترداران ساپورت بیشتر می شدند وپایگاههای قدیمی ووسطی یی خود را تعویض ومشکلات قبل خود را برمن مضاعف وارد می ساختند یک صف آرایی نا برابر بود وتعدادی با نفوذ در قدرت سیاسی پایگاه قدیمی خود را ترک کرده وپایگاه جدید را از هزینه وکارکرد ما دریافت نمودند ودر متن سیاسی جهان خارج تعیین کننده سیاستگذاریهای آتی اپوزیسیون سیاسی را رقم زدند

من جنبش سبز هستم
در حالیکه من در انتخابات شرکت نداشتم ولی از سال 86 پایه های جنبش سبز را بنا نهادم واین در کنش ها ومعلق شغلی من ودر حقوق شهر وندی وموضع گیری های سیاسی من نهفته است در حالیکه من تریبون ندارم و نا شناخته وفضای گفتمان نداشته وندارم

من...........................................................................................................................

من...........................................................................................................................

من..............................................................................................................................

واما تو......................................وتو..........................................وتو..................................................................................................

پروین جلائی 13/ 89
پروین جلائی 13/ 2/89
14/ 2/ 89
پروین جلالی 13/2/89
14/2/89
پریسیما , پری سیما , پریشاد اکتیو
آتوسا , گیتی و , ..................................................................................................................ودیگر دوستان

پهلوی , ثریا , دیبا و...............................................................................................................دیگر

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

یادی از سانسور شدگان , زندانیان سیاسی , روز جهانی مطبوعات گرامی باد

----- Forwarded Message ----
From: rita adab
To: iranvotes@voanews.com; info@ahmadbatebi.com; parsnews1987@yahoo.com; parstv1987@yahoo.com; ahmad.batebi@hra-iran.org; ankbut@voanews.com
Sent: Mon, May 3, 2010 10:19:51 PM
Subject: روز جهانی مطبوعات گرامی باد


من 30 سال روزنامه نگار در ایران بودم وهستم وبه نقد پرداختم 20 سال را در شرایط سا نسور و10 سال را نیمه سانسور واکنون در کل سانسور هستم
من از روزنامه نگاران زندانی هستم
من یک وبلاگ نویس ایران وجهان هستم

من از جامعه فرهنگیان هستم و حقوق سیاسی , فرهنگی , اجتماعی صنفی دبیران ومعلمان بخشی از فعالیت های من بوده است ومن به مدت 20 سال در آموزش وپرورش به نقد پرداختم

من از دانشجویان کل کشور ایران وجهان هستم , تمام دانشگاهها , تهران , صنعتی شریف , کوی دانشگاه و................................................................................... دانشگاههای شهرستان , , به ازای 10 سال در تمام برنامه های رویداد های سیاسی , اجتماعی در آن حضور داشته ام ودر شرایط ادامه تحصیل من از سال 80 تاکنون بحران سازی شده است در سه ویا 4 مرحله از تحصیل من جلو گیری بعمل آمده است ومحروم از تحصیل شده ام
من یک دانشجو هستم
من از جنبش دانشجویی هستم
من در کنار استادان دانشگاه هستم

من از فعالان سیاسی مشروطه و دوران پهلوی تا کنون هستم
من تشکیل دهنده جنبش زنان در ایران هستم
مدت 10 سال حضور اعتراض برای تبعیض وخشونت علیه زنان داشته ودارم

من از جامعه هنر مندان هستم , به مدت 5 سال با موسیقی دان ها آشنا شدم , آواز خواندم , جامعه استبداد وتبعیض و خشونت را به تصویر کشیدم , گیتار نواختم و...................................................... تابلو های به تصویر کشیده شده را با هزینه خود خریدم

من از حزب کارگر هستم وبه مدت 10 سال برای مبارزه طبقه کارگر همصدا وهمگام با کارگران نواختم وخواندم من چپ بوده وهستم

من یک زندانی ودر حبس هستم وبه مدت 25 سال در بایکوت وشکنجه وشلاق واعمال خشونت ومدت 8 سال را در معلق شغلی بسر بردم و قرار داشته ودارم ومدت 6 سال در حبس خانگی جدا از خانواده وسهم آن را به صورت پور سانت به دیگران پرداخت شده است
من یک زندانی سیاسی هستم


من از جامعه محافظه کاران هستم چون عمری طولانی در حصار محافظه کاران بودم وهستم واز حقوق صنفی واجتماعی سیاسی فرهنگی آنان دفاع کرده ام

من از سرکوب شدگان سال 59 و60 هستم واز همان دوران در سانسور قرار گرفتم ودر تمام سیستم کشور ایران سانسور وبایکوت شدم , چه اینکه از طرف پدرم سیاسی مخالف بودم وچه از طرف پسر عمو که اعدام شد وچه اینکه خود شرایط رادیکال سیاسی بودم وسالها در فشار اختناق رژیم جمهوری اسلامی به جسم من آسیب وارد شد
من یک فعال سیاسی مخالف رژیم حکومت اسلامی از دهه 60 تاکنون هستم

من از تمام احزاب های سیاسی دوران پهلوی هستم چون به مدت 10 سال از حقوق سیاسی اجتماعی آنان به نقد واعتراض پرداختم

من از احزاب وفعالان سیاسی نهضت آزادی ایران وسازمان مجاهدین خلق و......................................هستم چون به مدت 8 سال از نزدیک وحضور مستمر در مراسم آنان به مناسبت ریداد های سیاسی شرکت جسته ام
من از جبهه مشارکت ایران اسلامی هستم و مدت 40 ساعت حد اقل در سخنرانی های دمکراسی شرکت نموده ام وبا فعالان سیاسی آن آشنا شدم
من از جامعه روحانیون در زمان خاتمی , منتظری و................ هستم چون در دوران آقای خاتمی آزادی بیان در حدی ایجاد وفعالان سیاسی ومن توانستیم فریاد بر آوریم وظلم واختناق نسبت به ملت ایران را به گوش حهان برسانیم
من از جامعه دوم خرداد هستم ولی سازش با خشونتی که بر من روا داشته شده ندارم

من از مجلس شورای ملی زمان پهلوی هستم چون در دوران تحصیل از قوانین آن بهره مند شدم

من از مجلس دوران حکومت اسلامی هستم , به خصوص مجلس پنجم و وشرایط اختناق آن دوران چه اینکه محروم از حقوق سیاسی اجتماعی فرهنگی تا کنون بودم و چه در مجلس ششم که حضور فعال داشتم وبا فعالان سیاسی وفراکسیون ها آشنا شدم وچه اینکه رد صلاحیت ورادیکال سیاسی شدم


من از طبقه بورژوا و کاسبکار هستم چون در 10 سال فعالیت های سیاسی در دژ دیجیتال رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی در حصار که اسیر بودم وهستم از پذیرایی دژ دیجیتال سرمیه داری نظام به بهره نبودم ودر این مسیر هزینه کلان هم داده ام وبا آنان تعامل وگفتگو داشته ام
من یک بورژا نیز هستم

من تمام هزینه فعالیت سیاسی اجتماعی فرهنگی را از جیب شخصی خودم پرداخت نموده ام ودر عین حال که جهان را از نطر رشد فعالیت های سیاسی الگو میدانم وتعامل دارم و پذیرفتم ولی از نظر بودجه وابسته نیستم

واکنون نیز به مدت یک سال است که به دلیل شرایط سانسور واشد شکنجه وشلاق ومجبور کردن من به اعمال شاقه به زور در پشت پرده سیاسی نظام استبدادی دینی مذهبی سیاسی ایران اعلام انصراف وکناره گیری از فعالیت نموده ام

من در طبقه سیاسی مافوق سیاسی وآلتر ناتیو سیاسی هستم و طبق و واسط نمی پذیرم

من از جامعه ملل مختلف جهان هستم , من سازمان های سیاسی جهان خارج از دران مشروطه , پهلوی , قاجار هستم وبرای دفاع از آنان تا کنون هزینه کلان پرداخته ام اعم از آمریکا , اروپا , آسیا , افریقا , اقیانوسیه , استرالیا هستم چون با دیجیتال وماهواره ورادیو و.....................................................با هر روز وشب با جهان ارتباط دارم

من از سازمان ملل هستم چون برای جهانی شدن رویدادها تلاش کردم وهزینه پرداختم وسازمان ملل را از شرایط ظلم وستم بر شهر وندان ایران آگاه نمودم
من یک فعال حقوق بشر هستم

من عمری را در حکومت اسلامی در حصار وظلم وستم قبیله وعشیره ای مذهبی استبدادی در شرایط شغلی بسر بردم وبه نقد واعتراض پرداختم ویا در همزیستی مسالمت بسربردم وحقوق تضیع شده را به فراموشی سپردم
من از قبیله وعشیره نیزهستم

من از خشونت آشکار وپنهان رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی نسبت به تبعیض وشکنجه جسمی وحبس کردن من در خانه وبیرون از خانه که در هر شرایط زندان بوده است وممنوع الخروج من وسوءاستفاده اجتماعی وفرهنگی وسیاسی در برنامه ریزی دولتی خود در سازمان های دولتی وغیر دولتی در ایران وجهان ودر خانواده وبستگان ومحروم کردن من از خانواده وبستگان وبلعکس شکایت دارم واز این حق نخواهم گذشت

13/ 2/89 پروین جلائی دوشنبه
پریسیما , پریشاد
آتوسا , گیتی
ثریا , پهلوی , دیبا و..............................................................دیگر
پروین جلالی13/ 2/ 89
شبه 11/ 2/ ن

۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

روز پدید وشب پدید من در دوران پیش دبستان ودبستان و دبیرستان قبل از انقلاب

----- Forwarded Message ----
From: rita adab
To: iranvotes@voanews.com; ahmad.batebi@hra-iran.org
Sent: Fri, January 22, 2010 3:14:16 PM
Subject: روز پدید وشب پدید در دوران تحصیلات قبل از انقلاب

روز پدید وشب پدید من وتعامل سیاسی اجتماعی فرهنگی و ورزشی وهنری در دوران تحصیلات

تبریز :

دوران پیش دبستان وکودکستان وکلاس اول در تبریز آذربایجان شرقی

استان تهران :

دوران دبستان کلاس دوم , سوم و چهارم در تهران دبستان غمام ناحیه یک تهران ودبستان رابعه

- پایتخت تهران دوران دبستان حضور در ورزشگاه امجدیه با دعوتنامه آبان ماه دیدار عمومی شاه وفرح دیبا حضور داشتند . شیراز دوران پنجم ,و ششم ابتدایی دبستان شکوفه ودوران دبیرستان در دبیرستان ثریا به مدت 3 و4 سال وتا دریافت پرونده تحصیلی به مدت 6 تا 9 سال
شیراز دیدار عمومی در تخت جمشید و ورزشگاه با دعوتنامه شاه ایران وفرح دیبا ورضا پهلوی وفرحناز پهلوی حضور داشتند
شیراز در دبیرستان ثریا با ارشد های دوران پهلوی از جمله با دختر تیمسار جعفریان و تیمسار پهلوانی و........................همکلاس بودم وبیشتر دبیران من دختر و پسر و زن و مرد از دبیرستان پهلوی شیراز بودند
عضو پیشاهنگ وگروه سرود با آکاردئون می نواختم
دیدار با شمس پهلوی که هرسه شنبه ویا چهار شنبه برای دیدار به پرورشگاه در پشت خانه ما تجمع میکردند
دیدار باتختی با دعوتنامه برای کشتی دعوت شده بود
دیدار از دانشگاه پهلوی شیراز و...........................................با دانش آموزان دبیرستان
شرکت در جشن هنر شیراز وجشن های 4 آبان و..............................................با عملیات پیرامید با دانش آموزان
دبیرستان ودبیران شرکت می کردیم
مسابقه دو ووالیبال وپینگ پنگ در دبیرستان
بازی فوتبال جام جهانی را تیم ملی در جام جهانی را به گوش می نشستیم
رفتن به سینما از سال دوم دبستان ودوره دبیرستان وتا کنون سینمای صامت را نیز تجربه کرده ام
سینمادر فضای باز را در تهران سینما درایوینگ در تهران پارس شب بود و در حدود 16 تا 20 نفر بودیم فیلم سلطان قلبها نام
داشت
پیک نیک بادانش آموزان دبیرستان ودبیران در هر هفته در تخت جمشید تا عصر
وبسیاری از این تعامل وحضور های سیاسی را من داشتم که در فرصت های دیگر بیان خواهم کرد

در دوران پیش دبستان , کودکستان در تبریز با همکلاسی های دوست پسر ودختر در کلاس نشستم وعکس گرفتم که عکس آن موجود است

شرح دوران تحصیلی من در روز پدید وشب پدید من پیوسته در برنامه از 9 آبان تا 17 دی قبل از انقلاب تا پس از انقلاب وتاکنون پست ایمیل گردیده وخواهد شد

پری سیما آنلاین پروین جلائی
2/11/88 پنج شنبه نوشتم جمعه ثبت کردم و1/11/88

یکشنبه 29 فروردین 89 پاکنویسی وتغییر یافت
29/ 1/ 89

۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

رادیکال سیاسی جدید وسانسور در مراکز کپی و............................

سال 78 وقتی که گام برای آزادی ودمکراسی وشعار جامعه دمکراتیک برداشتم برای گرفتن چند صفحه فتو کپی وتایپ و ارسال پیام مشکلات بسیاری داشتم و4 سال را در بدترین شرایط در نوشتن مقالات ودستگاه کامپیوتر وسیستم وبلاگ ودیجیتال و اینترنت را از من دریغ داشتند وپیوسته آن را تخریب ویا از کار می انداختند وفضای بیرون نیز آماده برای جامعه مدنی نداشت وبرای شنیدن نام دمکراسی وحزب هم تحمل نداشت ودر فضای بیرون تا 6سال یعنی تا سال 84 در گروگان بودم من نتوانستم مقالات خود را به سیستم های سایت بفرستم وپساز آن در نیمه دوم 84 وپس از آن من توانستم ودرود وتشکر دارم از کافی نت های پذیرش دهنده و البته تا 3سال با اعمال شاقه در کافی نت بدون سیستم یاری دهنده وآموزش توانستم توانمندی خود را برای ارسال مقالات وپیامها کسب کنم وپس از آن سپاس می گویم دوستان وجوانان مشتاق برای رسیدن به آزادی ودمکراسی وپذیرش کافی نت ها که ساختار حمایتی به من دادند وانان را سپاس می گویم

4سال در حبس وشکنجه وآسیب های جسمی که گرو گان وگرو کشی روش خود را تغییر داده است وبه صورت چارچوب در قوم وخانواده در سیستم نظام سیاسی ایران آنرا نهادینه کرده است که نمی توان به زبان توصیف کرد که برای فرستادن هر یک از مقالات مرا به در ودیوار شهر می کوبیدند ویا در چا چوب های کنترل و.........................................

اکنون نیز برای فتو کپی دو بخش از کتاب در رادیکال قرار داده اند که در تاریخ 23/10/88 در میدان انقلاب پاساژ انتشارات امیر کبیر طبقه دوم در طبقه سوم بغل آسانسور متعلق به دانشگاه تهران کپی مرا انجام داد وپس از راپورت از بیرون کپی را با پرخاش وتهدید زنگ به 110 پاره کرد ولبه های آن را آتش زد وسوزاند در حالیکه در یک ماه گذشته از همین کتاب من کپی در مکان دیگری گرفته بودم وتوهین وآشکار که برای من عجیب بود من که آنقدر با دانشجویان هم گام وهم صدا در خواست های آنان در10 سال حد اقل بوده ام وابتدای وقوع انقلاب را بیان نمی کنم وفاکتور میگیرم اگر کسانی عملی را انجام میدهند باید خودشان پاسخگو باشند و من پاسخ و توان بسیاری را تا کنون برای دمکراسی برای ملت ودانشجویان وکارگر وجنبش زنان داده ام واکنون این جایگاه من است واین برخورد واین فتوکپی دانشگاه که خواستم در بین تحقیقات خود که از هفته پژوهش انجام دادم خواستم یک یادبود کپی از دانشگاه تهران داشته باشم . بیادم می آید که مثل اینکه که آن سالهارا ومراسم دانشگاه تهران ودانشگاه پلی تکنیک ودانشگاه بهشتی و...........................تجلیل از زندانیان سیاسی وحضور دکتر محسن کدیور وعبدلالکریم سروش و احمد قابل و.................... وبسیاری از شخصیت های فرهنگی سیاسی واجتماعی که توان بسیاری را تا رسیدن برگشت به منزل دادیم وآن حضورهای سیاسی مختلف برای اعتراض ها وفستیوال های سیاسی در دانشگاها در تمام فصلها که شخصیت های سیاسی اجتماعی به ان واقف هستند

دوستم و دوستان عزیز فعالان سیاسی ودانشجویان واساتید و جنبش زنان ومعلمان وفرهنگیان ودانش آموزان وطبقه کارگران وپزشکان وپرستاران وهنرمندان و ورزشکاران.....................گذشته های دوران خوب وپر از نشاط روزهای بیاد ماندنی دوران تحصیل از پیش دبستان تادبیرستان ودوران دانشگاه ودوران تدریس پر از شور وشوق نشاط بر انگیز توپ هایی را که با دانش آموزان و دبیران در سالهای دبستان ودبیرستان در والیبال وپینگ پنگ وتنیس ودوران دانشگاه در بسگتبال وپس از آن دوران تدریس با دانش آموزان و همکاران در اوقات ورزش وبازی در تفریح به هم پاس می دادیم و پاس می گرفتیم وگل می زدیم وگل می گرفتیم بیاد ماندنی وجاودانی هستند وهرگز فراموش نخواهند شد ..........................................واما من از گذشته واکنون میگویم واما من در پرداخت ونقش فعال سیاسی اجتماعی فرهنگی انلاین.................. من با شما هستم ولی این را هم میگویم که
آنکه می گوید گذشته بحران وتخریب وحذف فراموش شود وگذشته وجود ندارد در جریان نیست وغافل است که بنیاد منافع طلب گذشته انزجار وانفجار بمب حذف وشکنجه دهه60و70 همچنان با ابزار خویش برای تامین منافع خودش مخالف را سرکوب میکند. آن دهه ها که من یا بایکوت بودم ویا لغو ابلغ بی دلیل در بین سال ویا در اواخر دهه 70 از دبیرستان به بیرون اخراج شدم ودر یک سال به 4 دبیرستان تغییر یافتم و بحران های پی در پی و7 یا 8سال معلق شغلی و مانند برده در کتابخانه های مختلف در حبس قرار داشتم و اکنون حقوق شهر وندی من که به مصادره رفته است وحقوق صنفی نیز با مطالبات نا معلوم ومعلق است 10 سال فعالیت سیاسی آشکار من که در حبس وشکنجه قرار داشتم . وحذف وتخریب به شدت دردهه 80 از سیستم داخل بدنه نظام به سطح بیرون با فشار بر اجتماع وارد شد واز سطح اجتماع به بدنه احزاب وجامعه مدنی وارد شد وبه داخل آن نفوذ ورسوخ کرد وسانسور را بر فعالان سیاسی اجتماعی وارد ساخت وبا ابزار خویش دست به سرزقت لوازم واشیا وفاکتور و......................میزند
وسانسور همچنان بر من وفعالان سیاسی رواست

پروین جلائی گیتی آنلاین
26/10/88 شنبه ساعت 5/30 بعداز ظهر بازخوانی ومطالب افزوده شد

پروین جلائی
پری سیما گیتی آنلاین جمعه بیست وپنج دی ماه 88 شب ساعت8 تا 9وبیست

۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

خورنده گی سیاسی جمهوری اسلامی در برنامه غذایی روزانه وشبانه آنلاین

پرداخت کلان در 10 سال تلاش برای چپ وحقوق بشر وراست مدرن وبورژوا و جنبش زنان و دفاع از حقوق دانشجویان با حضور به مدت 6سال در بین طبقه دانشجو و طبقه کارگر و حقوق زنان وهنروسینما وتئاتر وجنبش آزادی ودمکراسی اقلیت های مذهبی و................من پرداخت وهزینه داده ام و حقوق معلمان , رفع مشکلات لایه های میان پرده های آموزشی وپرورشی وتشکیلات سازمانی حقوق صنفی معلمان وفرهنگیان واحزاب وجامعه مدنی وجامعه روستایی وکشاورزی وائتلاف میان طبقات قومی وفرهنگی ورشد میان طبقات وپرو بال دادن به بازارهای داخلی وابسته و................پرداخت پروار را با اعمال شاقه وحبس من در میان لبه های تیغ از من وفعال سیاسی اجتماعی دمکرات گرفته ولی طبقه سنت دینی مذهب را رشد داده است پس من امروز در همه طبقات حضور دارم وهمه آن طبقات هستم واصلاحات و.................................................................................
طبقه بی شکل دیروز ویا لایه های خواب انباشته که فرصت برای خورندگی و غارت وتجاوز به منابع اجتماعی ,سیاسی ,فعالان سیاسی یافتند
ولایه های مشکلات روی هم انباشته شده وحل نشده باقی مانده وسرکوب شده است
پرداخت کلان را من برای ثبت آن طبقات تا شمارش بی نهایت من وپس ازآن فعالان دیگر سیاسی به ثمر نشانده اند وسود حاصل را مضاعف بر آن حقوق شهر وندی ملت را و.................. رهبران سیاسی نظام جمهوری اسلامی صرف تنش ها وستیز های خودشان و تداوم نظام نموده اند ,خورندگی در سیستم غذایی با اعمال شاقه وشکنجه ومالیات گرفتن به زور وتهدید غیر مستقیم و........................

پرداخت وپروار وساخت طبقات بر شمرده از اصل جناح چپ است وچپ پرداخت میدهد ولی خود در اقلیت است
من اکنون چون پرداخت پروار داده ام پس بی نهایت آن طبقاتی را که از پرداخت پروار وشکل یافته اند هستم ودر آن طبقات حضور دارم با تمام رنگ وساخت های آن اما در ساختار اصل اندیشه خودم را دارا هستم وحقوق ضایع شده همچنان چه گذشته و چه حال وجود دارد وخشکیده نخواهد شد تا زمانی که خورنده ها و........................................وجود دارند پس صورت مسئله را پاک نکنید . شما میلیاردها دلار به من , جنبش زنان ودانشجویان واساتید دانشگا ها ودانش آموزان وفرهنگیان واسا وفعالان سیاسی اجتماعی و طبقه کارگر وهنرمندان وملتو........................................ بدهکاز هستید

پروین ,پریسیما جلائی
پریا گیتی آنلاین
22/10/88 دوشنبه نوشت سه شنبه ثبت کرد وجمعه بیست وپنج دیماه اضافه واصلاح کرد