۱۳۹۳ اسفند ۲۴, یکشنبه

جشن شب چهارشنبه سوری و عید نوروز 94 بر همه ایرانیان مبارکباد

با درود : یادمان نوروز فردوسی شاهنامه وطن ایران زمین بر ملت ایران و ایرانیان جهان مبارکباد
چو مهراب شد شاد و روشن روان     لبش گشت خندان و دل شادمان
به شاخی زدی دست کندر زمین      بر او شهریاران کنند آفرین
چنین هر کجا ساختی از نخست       بیایدمرا این سر انجام جست
همه گنج پیش تو آراسته است          اگر تخت عاج است اگر خواسته ست
چو بشنید سیندخت برگشت باز          بر دختر آمد سر آینده راز
همی مژده دادش به دیدار زال             که دیدی چنان چون بباید همال
زن و مرد را از بلندی منش                   سزد گر فرازد سر از سرزنش
سوی کام دل تیز بشکافتی                 کنون هرچه جستی همه یافتی
بدو گفت رودابه ای شاه زن                  سزای ستایش به هر انجمن
من از خاک پای تو بالین کنم                 زفرمانت آرایش دین کنم
به کام تو گردد همه کار ما                    سر آمد همان تیز بازار ما
زتو چشم اهرمنان دور باد                     دل و جان تو خانه سور باد
چو بشنید سیندخت گفتار اوی              بر آرایش کاخ بنهاد روی
جهان بوستان کرد از خرمی                   بهشت برین کردروی زمی
بهار نو آورد در بوستان                           که شادان شدندی ازو دوستان
بیاراست ایوان ها چون بهشت                گلاب ومی ومشک و عنبر سرشت
نشستند بر پیل رامشگران                     نهاده به سر بر ز زر افسران
کجا بر فشاندند مشک و عبیر                 همی گستراندند خز و حریر
فشاندند بر سر همه مشک و زر              که شد از گلاب و ز می , خاک تر
                                  ..............................
جشن شب چهار شنبه سوری و عید نوروز بر همه ایرانیان مبارکباد
پروین جلائی  , ترانه , شایسته , پریشاد , آتوسا , گیتی و..............93/12/24 - 15 مارس 2015

۱۳۹۳ اسفند ۱۴, پنجشنبه

زنان در تلاش برای دستیابی به پایگاه و جایگاه برابر اجتماعی , سیاسی , اقتصادی, فرهنگی ......با مردان

روز جهانی زن 8 مارس گرامیباد , زنان در تلاش برای دستیابی به پایگاه وجایگاه برابر اجتماعی , سیاسی ,اقتصادی , فرهنگی ...با مردان
آنچه که بر زنان روا داشته شده است پدر سالاری نه تنها از نظر تاریخی بلکه به عنوان همه جایی ترین و ماندگارترین نظام نا برابرتداوم پیدا کرده است و به صورت بنیادیترین الگوی اجتماعی تسلط در آمده است . مردها از طریق مشارکت و پدرسالاریاد میگیرندکه چگونه آدمهای دیگر را با تحقیر نگاه کنند وبه عنوان موجودات غیر انسانی آنها را تحت نظارت خود در آورند . پدر سالاری خود آزاری ودیگر آزاری , فریب و نیرنگبازی را می آفریند . همین پدیده ها مردان و زنان را به انواع دیگر بیداد گری سوق می دهند و مهمترین ساختار نابرابری اجتماعی است , این خشونت ممکن است به صورت بیرحمی جسمانی آشکارا تجلی یابد و به صورتهای پنهان تر و پیچیده تر, استعمار و استثمار و اعمال نظارت بر زنان به صورت معیارهای مد وزیبایی, آرمانهای بیدادگرانه مادر بودن, آزار جنسی در محیط کار, نامشروعیت طلاق برای زنان , عرفهای برخورد با بیماریهای زنان , ما مایی , روا داشتن زنان به خدمات خانه داری , هرگاه که گروه یا طبقه حاکم کار زنان را با دستمزد کمتر از مردان و.....................تحقق یابد . هرگاه که گروهی از جامعه  بختهای زندگی , محیط زیست , کنشها و بر داشتهای گروه دیگر را به نفع خودش تحت نظارت بگیرد , همچنان که مردها در مورد زنان عمل میکنند خشونت پدیدار می شود ,
تجاوز به عنف , بد رفتاری جنسی از طریق فحشای تحمیلی , تعرضهای جنسی , بردگی جنسی , انواع جراحیهای دردناک وحشیانه در مورد رحم زنان , کودک آزاری و سادیسم های پنهانی و.................................
سنگسار کردن زنان , آزارزنان همجنس باز , رسم دختر بچه کشی , بستن پای دختران , خودکشی اجباری زنان بیوه هند وعمل وحشیانه ختنه زنان و.............................
تصویر زن از دیدگاه فمنیستهای رادیکال , تصویر زنی است که بر اثر پدر سالاری سلاخی وغرقه به خون شده است , پدر سالاری به عنوان یک صورت اجتماعی در سراسر جهان وجود دارد , به محض آنکه پدر سالاری پا می گیرد منابع دیگر قدرت , اقتصادی , اجتماعی , عقیدتی , حقوقی  , عاطفی و............برای نگهداشت آن بکار انداخته می شود .
اساسی ترین موضع فمنیسم رادیکال قائل شدن ارزش بسیار مثبت برای زنان و ابراز گلایه وخشم عمیق بابت ستمگری در مورد آنان است . فمنیستهای رادیکال ارزش ویژه زن را در مقابله با نظام جهانی که به او کم بهاء می دهد تایید میکنند
فمنیسم رادیکال گسترده ترین نوع فمنیسم است که تاکنون با آن روبرو شده ایم و تا کنون تحقیقات مهمی در مورد عملکرد خشونت علیه زنان در جامعه پدر سالاری انجام داده اند
فمنیسم لیبرال در جنبش زنان آمریکا در دوران معاصر بیشتر از هر نظریه فمنیستی دیگر رواج دارد ودر اعلام برنامه نیرومند ترین سازمان زنان , جنبش ملی زنان گنجانده شده است .
فمنیسم لیبرال به تبعیض جنسی اشاره می کند , تبعیض جنسی که مانند ایدئولوژی نژاد پرستی است , در باره تفاوتهای طبیعی زن ومرد که سر نوشتهای اجتماعی متفاوتی را برای دو جنس رقم می زنند , عرفهای تبعیض آمیزعلیه زنان و باور های پذیرفته شده در باره تفا وتهای طبیعی , به خاطر همین تبعیض جنسی است که زنان از همان کودکی محدود و علیل می شوند , تقسیم کار جنسی وجود دو عرصه عمومی و خصوصی که مردان بیشتر در عرصه نخستین و زنان در عرصه دومین جای دارند , اجتماعی کردن منظم کودکان به گونه ای که بتوانند در بزرگسالی نقشهایی متناسب با جنسیت شان ایفاء کنند اکتفا میکند
فمنیسم مارکسیستی : این چشم انداز که با کارل مارکس و انگلس آغاز میشود وسپس از طریق مجموعه آثار نو مارکسیستی تداوم می یابد نظریه ای را درباره ستمگری اجتماعی ارائه میکند که بر تسلط منافع طبقه حاکم بر کارگران شیوع تسلط طبقاتی ماکس وبر , نقش کشمکش در الگو بندی روابط اجتماعی درون ملی وبین المللی تاکید می ورزد .
مارکسیستهای فمنیسم  معاصر روابط جنسی را در چهار چوب ساختار بنیادیترین نظام طبقاتی به ویژه ساختارنظام طبقاتی سرمایه داری معاصر مورد بررسی قرار می دهند , زنانی که زمینه های طبقاتی آشکارا متفاوتی دارند با مردان طبقه خودشان بیشتر تجربه مشترک دارند تا با زنان طبقات دیگر , برای مثال زنان طبقه ثروتمند از جهت تجارب و منافع طبقاتی شان با زنان یقه تیره یا زنان فقیرتر طبقه مرفه ضدیت دارند , حال آنکه با مردان طبقه بالا و ثروتمند در بسیاری از تجارب و منافع وجه اشتراک دارند
فمنیستهای مارکسیست هر چند بررسی شان را از این موضع طبقاتی آغاز میکنند اما به هر روی می پذیرند که درون هر طبقه زنان از جهت دسترسی به کالاهای مادی , قدرت , منزلت و امکانات تحقق نفس از مردان آن طبقه برخورداری کمتری دارند . علتهای این نابرابری را باید در ذات سازمان سر مایه داری جستجو کرد . زنان مزد بگیر به خاطر منزلت اجتماعی پسترشان دستمزد کمتری دارند و ازآنجا که جایشان را در حاشیه بخش مزد بگیران می انگارند تشکل آنها در اتحادیه های کارگری دشوار است و بدین سان زنان منبع بی درد سر برای سود طبقات حاکم به شمار می آیند , حاشیه نشینی زنان در بخش مزد بگیران بخش مهمی از نیروی کار ذخیره را تامین می کند .
فمنیسم سو سیالیست : فمنیسم سوسیالیستی را سه هدف هدایت می کند , سنتز نظری , ترکیبی از وسعت ودقت نظری , روشی روشن و مناسب برای تحلیل اجتماعی و دگرگونی اجتماعی , فمنیستهای سوسیالیست این هدف رسمی را برای خود تعیین کرده اند که نظریه های فمنیستی موجود را در هم ادغام کنند و هم گامی جلوتر از آنها بردارند . آنها بیشتر از همه در صدد آنند تا آنچه که خود گستر ده ترین و با ارزش ترین سنت فمنیستی می خوانند یعنی اندیشه فمنیستی مارکسیستی و تفکر فمنیستی رادیکال را در یکدیگر ادغام کنند.
فمنیستهای سوسیالیستی از پویائیهای اقتصادی پا فراتر می گذارند و از شرایط گستر ده تری سخن میگویند که زندگی بشری را ایجاد و حفظ میکنند , جسم انسان , جنسیت و نقش آن در تولید مثل , پرورش فرزندان , خانه داری بدون اجر ومزد , وظایف خانگی نامرئی , تغذیه عاطفی و.....................در همه این فعالیتها تنظیمهای استثماری نهفته است که باعث می شود برخی سود بر گیرند و بر خی زیان , فمنیستهای سوسیالیست برای تحلیل این نظام از یک سوی بر آنند تا نظامهای تسلط پهن دامنه را تو صیف کنند و از سوی دیگر می کوشند تا تجارب معمولی و روزانه آدمهای ستم کشیده را جزء به جز مورد بررسی قرار دهند . بر نامه آنها برای دگرگونی مبتنی بر همین فراگرد کشف است که طی آن می کوشند تا گروه ستمدیده مورد بررسی شان را در این کشف دخیل سازند و از این طریق امید وارند که افراد و گروهها به شیوه های گسترده  و محدود , عمل کردن در جهت آزادسازی دسته جمعی شان را یاد بگیرند .

پروین جلائی , ترانه , شایسته , پریشاد , گیتی و...............27/11/93 – 16 فوریه 2015  مطالعه بخشی از کتاب نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر تالیف جورج ریتزر ترجمه محسن ثلاثی چاپ ششم 1381 , پروین جلائی

۱۳۹۳ اسفند ۱۰, یکشنبه

8 مارس 2015 در باره زنان چه می دانیم / گرامی و خجسته باد روز جهانی زن 2015

8 مارس 2015 در باره زنان چه می دانیم
؟
به چه دلیل جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها با جایگاه مردان در همان موقعیتها تفاوت دارد
؟
زنان در تلاش برای دستیابی به آزادی وپایگاهی برابر با مردان
با درود و تبریک به زنان در تلاش برای دستیابی به آزادی و جایگاه اجتماعی , اقتصادی , فرهنگی ورهایی از خشونت
بر روی هم رفتارکسانی که می خواهندپایگاه اجتماعیشان را بالا ببرند شبیه رفتار کسانی است که می خواهندپایگاه اکتسابیشان را حفظ کنند وبه طور کلی وجدان پایگاهی در زندگی همه جوامع ودر همه سطوح نقش مهمی ایفاء میکند
وجدان پایگاهی ریشه در این واقعیت اجتماعی دارد که صورت های رفتاراز لحاظ پایگاه اجتماعی شیوه های فرهنگی و نهادی شده این کوشش است . بی شک اکثریت جمعیت دنیا تلاش روزمره اش در وهله اول صرف تامین غذا و سر پناهی میشود که برای زنده ماندن کفایت کند . لیکن حتی در این سطح کوشش مردان و زنان و افراد جامعه حد اقل میل به بر خورداری از نظر مساعد دیگران سبب کمکی که در صورت لزوم می تواند فراهم کند و احتراز از بد نامی وتنزل موقعیت اجتماعی دو انگیزه نیرومندی هستند که در زندگی اشخاص در سر تا سر گیتی نقش مهمی ایفا می کنند .
از تحلیل واکنش های افراد در برابرارزیابی پایگاه اجتماعیشان می توان تا حدودی به ظرافت و به تنوع معانی حیثیت اجتماعی پی برد . برای برخی حیثیت معنایش پایگاهی برابر با دیگران است , برای برخی دیگرمعنایش اینست که در وهله اول از پایین ارزیابی شدن پایگاهشان اجتناب کنند , وبرای برخی دیگر هم وغم شان این است که پایگاه برترشان را کماکان حفظ کنند وبلاخره برای همه ما حیثیت یعنی بر انگیختن واکنش های مساعدنزد دیگران تا بتوانیم کالاها و خدماتی را بدست بیاوریم که برای تائید عزت نفسمان به عنوان موجودی با ارزش لازم است . بنابرین می توانیم بگوئیم که تلاش برای مقبول واقع شدن در جامعه و کسب وجهه و حیثیت تلاشی است در جهت تاکید برنفس و توجیه خویشتن و احراز هویت که طبق شیوه و الگو های رفتاری بهنجار محیط فرهنگی صورت می گیرد , محیطی که ساختار پایگاههای اجتماعی در آن کار کرد دارد . اهمیت الگوهای رفتار فرهنگی تعیین کننده است زیرا تلاشی برای کسب حفظ و ارتقای پایگاه باید مطابق با قواعد مرسوم ومعمول در جامعه صورت گیرد .
این قواعد شیوه تجویز شده دفاع از یک مو قعیت های اجتماعی احراز شده و شیوه ارتقاء به پایگاهی بالاتر یا واکنش در برابر آن را تعیین می کنند, ارزش هاو نهاد های اجتماعی مقدار و نوع احترامی را که به دارندگان پایگاه اجتماعی تعلق می گیرد تعیین می کنند .
اگر زنان را به چند طبقه بالا , متوسط , پایین از نظر سیاسی , اجتماعی , اقتصادی , فرهنگی و............یک واقعیت بپذیریم , طبقه بالا سعی می کند که از مو قعیت اجتماعیش دفاع کند , طبقه متوسط تلاش می کند که موقعیتش را در سلسله مراتب ساختار اجتماعی ارتقاء دهد و طبقه پایین پیوسته نگران تامین معاش, ترس از بیماری و نا امنی اقتصادی و بیکاری است .
موقعیت های اجتماعی زنان ما و افراد جامعه در وضعیت نابهنجاربسر می برند . ساختار اجتماعی جامعه ما بر نظام قشربندی استوار است .
اعضای طبقه اجتماعی زنان در یک ساختارکه در مشکلات حیاتی قرار دارند که با واکنش ها و با اختلالات روانی و عاطفی ظاهر می گردد و کمیت وکیفیت این اختلالات بر حسب طبقه مورد نظر متغیر است .
درجامعه ای کاملا" باز همه افراد برای رسیدن به موقعیتی که استحقاقش را دارند ظاهرا" از فرصت های برابر بر خوردارند , تنها عوامل محدود کننده صلاحیت و ترجیحی است که شخص برای فلان موقعیت خاص قایل است , به علاوه صلاحیت برای شغل خاص منحصرا" از مقوله صلاحیت های اکتسابی است نه ولادت , نه پایگاه پدر , ونه نابرابریفرصت های اولیه در آموزش و پرورش استعدادها , نمی توانند مانعی بر سر راه رسیدن افراد به مو قعیت هایی باشند که استحقاقش را دارند .
بر عکس در جامعه ای کاملا" بسته , خشکی وانعطاف نا پذیری ساختاراجتماعی به حدی است که افراد توانایی جنبیدن از پایگاهی را که به هنگام تولد به آنان واگذار شده است ندارند , در چنین جامعه ای موقعیت های واگذاری به افراد تابع معیارهای خاص گرایانه است از قبیل روابط خانوادگی , دوستی های شخصی یا  صورت دیگری از قوم وخویش بازی به نحوی که همه فرزندان خود بخود پایگاه پدر را به ارث دریافت می کنند , هر گونه ملاحظات مهارت و صلاحیت کارکردی یا موازین گزینشی و هر گونه ایده برابری فرصتها و امکانات , جایی در فرایند واگذاری پایگاههای گوناگون ندارند .
مطالعه بخشی از کتاب جامعه شناسی قشر بندی و نابرابری های اجتماعی اثر ملوین تامین
ترجمه دکتر عبدالحسین نیک گهر چاپ دوم بهار 1379
پروین جلائی , ترانه , شایسته , پریشاد , گیتی و..............27/11/93 – 16 فوریه 2015

۱۳۹۳ بهمن ۱, چهارشنبه

۱۳۹۳ دی ۱۶, سه‌شنبه

8 دیماه گرامیباد هشتادمین سالروز فروغ فرخزاد , یادش زنده و پاینده در قلبها , آثارش همیشه جاویدان باد

ببا درود: 8 دیماه هشتادمین سالروز فروغ فرخزاد گرامیباد
به لب هایم مزن قفل خموشی
که در دل قصه ئی نا گفته دارم
زپایم باز کن بند گران را
کزین سودا دل آشفته دارم
بیا بگشای درهای قفس را
اگرعمری به زندانم کشیدی
رها کن دیگرم این یک نفس را
منم آن مرغ , آن مرغی که دیریست
به سر اندیشه پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینه تنگ
به حسرتها سر آمد روزگارم
به لب هایم مزن قفل خموشی
که من باید بگویم راز خود را
به گوش مردم عالم رسانم
طنین آتشین آواز خود را
بیا بگشای در تا پر گشایم
بسوی آسمان روشن شعر
اگر بگذاریم پرواز کردن
گلی خواهم شدن در گلشن شعر
..................................
سروده ای از دیوان شعر فروغ فرخزاد به نام عصیان ص 50 - 51
پروین جلائی , ترانه , شایسته , پریشاد , گیتی و.......................93/10/16 - 6 ژانویه 2015