۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

دیدبانی جامعه مدنی درخروج از انزوابر اساس وقایع انتخابیه, انحصاریه

درود بر ملت و جامعه مدنی ایران وجهان

من پریشاد اکتیو ,که در تاریخ 18/ 12/ 82 در نامه زسمی به شماره 5120/37 از سوی حراست معاونت امور هنری وزارت فرهنگ وارشاد فعالیت های بر گزاری آموزش موسیقی در موسسه به دلیل فعالیت جنبش زنان تعطیل گردید و پس از احضاریه در تاریخ 23/12/82 ساعت 10 صبح موسسه ره آورد اندیشه تعطیل گردید ودر پی آن فعالیت های انجمن زنان به چالش وبحران بر اساس وقایع انتصابیه فرا خوانده شد
ودر حبس خانگی ومن زندانی سیاسی دارای کد رهگیری تا کنون بسر برده ام

پس از تاریخ انتخابات نهم ریاست جمهوری 27 خرداد ماه 84 جامعه مدنی ایران در چالشی عمیق بر اساس وقایع انتصابیه در 4 مرحله به انزوا کشیده شد ودر تاریخ 25دسامبر 2006 به کمک شبکه های همکاری بین المللی در3 مرحله تدریجی ولی منطبق بر همان 4 مرحله بر اساس وقایع انتخابیه از انزوا خارج میشود ولی یک خروج رادیکالی نیز در مرحله دوم داشته است که هماهنگ با سیستم نظام سیاسی ایران بوده که می توانسته در مراحل بعد رفع بحران نماید وبه کارکردهایش ادامه دهد
یک خروج رادیکالی نیز درپایان بر اساس وقایع انتخابیه خسرو جاه داشته است که بر اساس آن یا زندان داشته ویا تبعیدی بوده است
خروج جامعه مدنی بر اساس دینی مذهبی / صورت گرفته است

که این سازمانهای رادیکال را در بر گرفته است
فرو ریزی در 4 مرحله صورت گرفته است وساختن تدریحی در 3 مرحله ومنطبق بر همان سیستم فروریزی که آینده ای روشن در کنش و رفتار اجتماعی سیاسی آن در بر ندارد

در حالی که من در پی مرگ ژان پل دوم رهبر کاتولیک های جهان یک بیانیه برای همدردی با زنان مسیحی به سفارت واتیکان در سال 84 با دو پیام از نیما یوشیج واحمد شاملو فرستادم وپاسخ آن در تاریخ 17/2/84 به من فرستاده شد از طرف اسقف انجلو موتولا

از یهودی ستیزی ومحروم کردن حقوق شهر وندی بهائی نیز دفاع خواهم کرد
در تمام سه مرحله خروجی من همچنان در تبعید بوده ام و خسرو جاه نظام سیاسی ایران در این خروجی ها نمایندگان خود را در بخشهای اجتماعی /سیاسی /فرهنگی /هنری به شبکه جهانی خروج داده است

نکته ای در ایجا حائز اهمیت است اینست که در دیدبانی غلط جامعه مدنی در جوامع غیر دمکراتیک که سیستم دولتی سوار بر قطار یا اسب جوامع مدنی میگردد وبر اساس تفکر بنیاد گرایی انحصاری عمل میکند وغده سرطانی خودش را حاکم بر این سازمانها می نماید ودر یک سنجش نا متعادل با قدرت دولتی آزمون میگیرد ونمره میدهد
نکته دوم اینکه جامعه ماه بهمن وقوع انقلاب دیدبانی جامعه مدنی را به عهده دارد و به خودش هم نمره قبولی میدهد ,جامعه امپراطوری مطلقه که جامعه مدنی را در حصار خود گرفته است وبا طبق زدن سیاسی /اجتماعی /اقتصادی بر سر ملت سیاست آینده خود را تثبیت می نماید من نرده بام ها را بالا رفته ام وهر چند که این شروع وحرکت خارج از دیدبانی در دهه اول ودوم وقوع انقلاب وخارج دیدبانی جامعه مدنی بوده است واز طرفی دیگر جامعه مدنی ایران به این غده سرطانی دچار است یعنی وقایع انتخابیه انحصاریه
ومن همزمان بر کف وبام همچنان پیروز ایستاده ام

تاریخ5/4/88 ساعت 50/2 تا 50/3 بعد از ظهر نوشته شده است
7/4/88 فرستاده شد

هیچ نظری موجود نیست: