۱۳۹۲ آذر ۲۲, جمعه

گرامیباد 10 دسامبر روز جهانی حقوق بشر , لحظه ها واحساس با زندانیان سیاسی ,اجتماعی , جنبش زنان , دانشجویی , فرهنگیان , کارگران , هنرمندان و....................

گرامیباد 10 دسامبر روز جهانی حقوق بشر
با درود :
زعشق آغاز کن , تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش
.............................................................

قهر
نگاه منجمدش را نگاه می کردم
تنم ازین همه سردی به خویش می پیچید
دلم ازین همه بیگانگی فرو پاشید
نگاه منجمدش را نگاه می کردم
چگونه آن همه پیوند را زخاطر برد ؟
چگونه آن همه احساس را به هیچ شمرد ؟
چگونه آن همه خورشید را به خاک سپرد ؟
درین نگاه , درین منجمد ,درین بی درد ,
مگر چه بود که پای مرا به سنگ آورد ؟
مگر چه بود که روح مرا پریشان کرد
به خویش می گفتم :
چگونه می برد از راه یک نگاه تو را ؟
چگونه دل به کسانی سپرده ای , که به قهر ,
رها کنند وبسوزانند بی گناه تو را ؟
نگاه منجمدش را نگاه می کردم
چگونه صاحب این چهره , سنگدل بوده است ؟
دلم به ناله در آمد که :
ای صبور ملول ,
درون سینه اینان , نه دل , که گل و لای بوده است

..................................................................
نوائی تازه
غم عشق تو را نازم,چنان در سینه رخت افکند
که غم های دگر را کرد از این خانه بیرونش
غرور حسنش از ره می برد , ای دل صبوری کن
به خود باز آورد بار دیگر شعر فریدو نش

برگرفته از کتاب لحظه ها و احساس فریدون مشیری ص86-87-88-90

پروین جلائی 92/9/19 سه شنبه 10 دسامبر 2013 - 10Dec 2013

ثریا  , شایسته , ترانه , گیتی , آتوسا و..............................................................

هیچ نظری موجود نیست: