۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

با یادی از سانسور شدگان تاریخ فعالان سیاسی , جنبش زنان , کارگران ,دانشجویان , استادان , فرهنگیان , دانش آموزان ,هنرمندان روز جهانی مطبوعات

من ورزش توپ درهمه رشته ها را از دوران پهلوی بازی کردم من ورزش دو , پیاده روی , پینگ پنگ , شنا و آب بازی , بسگتبال , شطرنج , تخته نرد , و...................................................از دوران پهلوی بازی کردم و در حکومت جمهوری اسلامی از دهه 60 تا کنون اولویت دوم تا چهارم من در تمام رشته های ورزشی بدن سازی ورزش بوده است وخواهد بود بخصوص در رشته دو وپیاده روی وایروبیک وبدن سازی با دستگاه وشنا وتوپ بازی و.............................................. اشتیاق وعلاقه داشته ام وبازی های جهانی فوتبال والمپیک را از دوران پهلوی تا کنون پیگیر ودنبال کرده ام ومجلات ورزشی را در در تیتر های مورد علاقه خریداری کرده ام
من یک ورزشگار هستم وورزشکاران را دوست دارم

در سال 78 در بحران سیاسی این جمله وشعار را من در دفتر یکی از مسئولین آموزش وپرورش گفتم وآن جمله این بود : وقتی من توپ به دست می گیرم همه دانش آموزان ودبیران به دنبال من می آیند
از همان موقع آنان تیم مقابله وجایگزین در یک جدال ونبرد نا برابر که خود آنان تشکیل دادند وبه سطح کشور وسازمان های دولتی وغیر دولتی در ایران وجهان ترویج نموده وبا استفاده از قدرت سیاسی نامشروع تمام تلاش مرا کپی والگو برداری کرده ومیکنند

دمکراسی برای همه این شعار من از دوران پهلوی در روش وشیوه های بر خوردی گوناگون بوده است ودر دهه 60 در ابتدای وقوع انقلاب ودر عرصه سیاسی به صورت یک شعار وشعور من ارائه داده ام ودر این برهه قدرت سیاسی مهره وبدنه نظام سیاسی ایران که در سه دهه از هیچ خشونت واستبداد ودیکتاتور وشلاق علیه ملت فرو گذار نکر ده اند وهزینه های کلان از پول نفت وذخایر ملی گرفته اند اکنون این شعار را ربوده اند وتظاهر به آزادی ودمکراسی می کنند ودلال وحقه باز سیاسی در عرصه سیاسی اجتماعی فرهنگی نه تنها در ایران بلکه در جهان خارج از کشور گردیده اند

در توپ بازی فضای نا برابر ونامشروع استبدادی تفاوت نمیکند که توپ در زمین چه کسی باشد مهم اینست که توپی که شوت می شود ابزار دولتی قدرت حاکمه سیاسی آن را به کجا هدایت خواهند کرد ویا گلی که زده می شود به سود چه شخص ویا چه کسانی به جیب آنان می رود ویا خواهد رفت همچنان که 10 سال من بازی کردم ودیگران جارو وبه جیب زده اند وبرای خود طبق سیاسی وقدرت تشکیلاتی سازماندهی نموده اند آنجا که گل میزدم مرا در ردیف اول قرار می دادم چون گل به سود خودشان بود وآنجا که گل می خوردم نه تنها کمکی ویارایی نبود تازه طلبکارانه باج هم به زور می گرفتند وکمبود خود را از سرقت هایی که در خانه ویا در خیابان ویا در خرید وفروش از جیب من دریافت میکردند ویا جرزنی وتقلب میکردند

در دهه 60 و70 من بطور رسمی در بازی نبودم وآنان مخاطب من نبودند آنچه کخ خواستند بر سر من آوردند
در دهه 80 که به طور نا برابر و نا آگاه من را وارد بازی کردند برای رسیدن خودشان به مقصود وهدف از پیش تعیین شده

دور اول بازی را در سال 78 تا 80 که نتیجه آن به زور استبداد چه مذ هبی وچه غیر مذهبی قدرت سیاسی رهبران خط اول حکومت اسلامی با دوربین برداری وکپی برداری از فعالیت ها وجریان موازی سیاسی که من در آن زمان معلق شغلی بودم و آنان هر دو دست و دهان مرا بسته بودند وبازی یک طرفه بود اپوزیسیون سیاسی را از من کسب کرده وبه سازمان دهی پرداختند وجارو کردند ویا در داخل کشور ساماندهی ویا به خارج از کشور روانه ساختند

دور دوم اپوزیسیون از سال 84 تا88 که من همچنان در معلق شغلی بسر می بردم وبستن دستان ودهان من همانا ونداشتن تیم بازی وپس گردن زدن و بگویند ................................... وبازی یک طرفه خط دوم رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی وسازمان های سیاسی خارج از کشور که با بدنه نظام فعالیت میکردند با دوربین برداری اپوزیسیون جامعه فردا را جارو وکسب نموده وخود را روزنامه نگار مستقل وآزاد نامیدند و در قدرت سیاسی نظام حکومت اسلامی نفوذ داشتند با استفاده از قدرت سیاسی جابجایی در پایگاههای سیاسی خود نمودند ومشکلات وعقب ماندگی خود را بر سر من و فعالان سیاسی وزندانیان سیاسی هموار نمودند وتمام هزینه ها را از جیب حبس من وفعالان سیاسی در یافت کردند وبا استفاده از دستگاههای مختلف آسیب جسمی بر بدن ومغز من وارد ساختند وسهم را از بازی من به سود دیگران رقم زده است در طول 30 سال حکومت اسلامی آنان پول نفت وذخایر وخزانه این کشور را به جیب زدند و ناامنی وتخریب و نسل کشی و................................به راه انداختند واکنون حل مشکل بحران وساختن دوباره را ازفعالان سیاسی وزندانیان سیاسی که مهره نظام نیستند واز مجریان ومدیران کشور هم نبودند به زور وبا شکنجه میگیرند واگر زیر بار نروند من ویا آنان را در حبس وزندان نگه می دارند ویا در یک دستگیری وبردن به کلانتری به زور از وی می خواهند که بنویس که شکایت نداری واین در مورد من سه ویا چهار بار تا کنون صورت گرفته است

حال در تفاله جریان آمده برای من می خواهد برای من تعیین جایگاه نماید وبه من سهم دهد آنهم شخص ویا کسانی که مانع وسد وبحران و...........................................برای جلوگیری از رشد سیاسی من ایجاد کردند واز دیوار ابلهان وخریت های ناآگاه بالا رفتند در حالیکه مرا معیوب جسمی وروحی ساخته است ومن هم از فعالیت های سیاسی در حال حاضر انصراف وکناره گیری نموده ام

من در قبل هم در روز جهانی مطبوعات اعلام کردم جایگاه پذیر از حکومت اسلامی ایران وسهم پذیر نیستم وتمام آن جایگاههایی که بر شمردم واکنون بر می شمارم هستم وبا اعلام شکایت من از رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی بر این انصراف وموضع خود هستم

دمکراسی برای همه از دهه 60 تاکنون شعار من بوده است ودر این مسیر بسیاری ضرر وهزینه داده ام چون اکثریت افراد دنبال حقوق وکسب در آمد فردی هستند به شخص کنشگر وعملگرا به این شعار لطمه بسیاری وارد میشود ودرک آن دشوار ومشکل است وپس از پرداخت برای پروار باج خواهی نیز در پی آن است در حالیکه فقر فرهنگی , سیاسی افراد درک نمیکند که چه می شود ویا خواهد شد وچه رویدادی رخ داده است ویا در جریان است

من از دوران پهلوی تا کنون آواز وترانه های هنر مندان وخواننده ها را می خواندم ومی خوانم همچنان ورقص به صورت تنوع داشتم
وسالها نیز رقصیدم در گفت وگفتمان حرف وجمله ونظریه راست وچپ , ملت ایران , جهان خارج , توسعه نیافتگی , کمی توسعه یافته , نیمه توسعه یافته , توسعه یافته , ودیدم عقب را که قلاب می اندازد به جلو برای رسیدن خودش وایستایی رقص , بدون اینکه مفهوم رقص را درک کند ویا برای آن هزینه پرداخت ویا وقت صرف کند

من با فعالان سیاسی دهه 60 تعامل وگفتگو داشته ام وامیر باقری از دوستان خانوادگی ما که من با او همبازی بودم ودو تا عکس با او از دوران پهلوی در دسترس دارم وشاید بیشتر عکس داشته باشم که اکنون در دسترس ندارم و کمونیست واز سازمان مجاهدین خلق هم محسوب می شد ومحمد , ممد جلائی پسرعمویم که دانشجو بود او نیز از ساز مان مجاهدین خلق ایران بود واحمد کرمی که از بستگان ودانشجو بود که از سازمان مجاهدین خلق ایران بود ودر دهه 60 به اعدام محکوم شدند وتعدادی از بستگان وعمو زاده ها رضا جلائی یا جان خود را از دست داده ویا هزینه های مالی کلان در این مسیر دادند ولی توسط عوامل رژیم منفعل شده وبا یادی از سانسور شدگان تاریخ فعالان سیاسی در روز جهانی مطبوعات یاد آنان وهمه مقاومت جوانان
سرکوب شده سلطنت طلب دوره پهلوی ویا روشنفکر , اندیشمندان , حذف شدگان تاریخ فعالان سیاسی تا کنون , مردان وزنان به جرم طاغوتی بودن , دختران , پسران و استادان ودانشجویان دانشگاه تهران , پلی تکنیک , امیرکبیر, آزاد , صنعتی شریف , خواجه نصیر , تربیت معلم ودانشگاههای سراسر کشورایران فرهنگیان , کارگران , پزشکان, پرستاران , هنرمندان , دانش آموزان ,کشا ورزان ودانشجویان واستادان در کشور های جهان خارج , آمریکا , اسرائیل , روسیه ,اروپا آسیا , آفریقا ,اقیا نوسیه , استرالیا ........................................................................... وغیر روشنفکر و آسیب دیدگان اجتماعی دوران وقوع انقلاب و نسل های سوخته و................................................................ نام ویاد آنان در روز جهانی مطبوعات گرامی می داریم

در دهه 60 تا کنون در پرونده شغلی من در اداره آموزش و پرورش وضعیت سیاسی پدرم و عمو زاده ها وامیر که با او عکس داشتم را درج نموده بودند که 25 سال وتا کنون توان وپرداخت آن را داده ام ورادیکال سیاسی مرا می دانستند اما من آن را مخفی نگه داشته بودم وفقط موضع گیری میکردم ولی چون در استعمار واستثمار آنان بودم وکار در حد مضاعف ودر توان بالا داشتم با این همه در دانشگاه آزاد دوران تحصیل بسیار در فشار سیاسی وتبعییض قرار داشتم وپس از آن از تحصیلات عالی من با ایجاد جو نا مطلوب ویا اینکه حذف واعلام مردودی می نمودند

من سفید , سیاه , سرخ پوست , زرد پوست و................................................ ترکیب همه رنگها هستم
من در حالیکه حبس بودم در یک تبعیض خشونت بار قرار داشتم سفید ها همانند تبعیض خشونت بار جدایی سفید پوست ها از سیاه پوست ها ویا گندم گون وتیره و................................................ که سفید در رتبه برتری قرار داشت که که شرایط ناهمگون اجتماعی وسیاسی فرهنگی کشور متغیر دخیل در بحران بوده است

این نوع تبعیض و خشونت آپارتاید در رژیم آفریقای جنوبی نسبت به ساکنان بومی آفریقا اعمال می شده است برای رسیدن به مقاصد خود وبی تفاوت کردن مردم نسبت به سیاست و عدم دخالت آنان در امورات سیاسی کشور

من 30 سال پزشک وپرستار بوده و هستم

من ساختار های سیاسی اجتماعی وفرهنگی وفعالان سیاسی را در مدت 30 سال درمان و پرستاری ومداوا کرده ام وبرای آن ساختارها وفعالان سیاسی رهنمود ودارو تجویز نموده ام وهزینه های کلان برای ساختار های سیاسی وبهبودی آنان در ناهمواریها وشرایط بحران پرداخت نموده ام و بر سر تخت بیماران اجتماعی , سیاسی همواره حاضر می شدم وآنان را از خواب بیدار می کردم , وخواب آلود ها را که نیاز بیشتر به دارو ودرمان داشتند وقت بیشتری صرف می کردم این در روز وشب همواره بر قرار بود وارتباط با طبقات اجتماعی وجوانان چه در فضای آزاد وچه شغلی وچه در ورزش و..................................وجود داشت




من ترکیب همه رنگها هستم وتمام ترکیب رنگها را کنشگری سیاسی , اجتماعی , فرهنگی و............................................در کشور وجهان هزینه و پرداخت داده ام

من از دهه 60 تا کنون از حقوق شهروندی ادیان وغیر ادیان مختلف دفاع نموده ودر دفاع از حقوق شهروندی آنان به نقد پرداختم وچه به صورت گفتاری وچه نوشتاری وچه حضور در مراسم کلیسا وارتباط وتعامل با دوستان وهمکاران و دانش آموزان مسیحی ویهودی و.......................................... وبهایی وجلوگیری از اخراج آنان از محافل ویا ساز مان های دولتی

من برای مذهب مرز نمی شناسم
من برای غیر مذهب مرز نمی شناسم

من یک کشاورز هستم وبا کشاورزان از دوران پهلوی تا کنون ارتباط وتعامل داشته ام ودر چیدن محصولات آنان در چندین مرحله برای همدلی با آنان بر سر محصول آنان حضور یافتم ویا در بیابان با چوپانان گفتگو وارتباط داشته ام وکمک مالی هم در دوران مختلف چه نقدی وچه جنسی داشته ام

من یک مدرنیسم وپست مدرنیسم هستم

, پست مدرنی که به زور جبر واجبار غلط ساخته های تحجر کهنه در قرون وسطی در حکومت اسلامی را که من تعیین کننده نبودم با هزینه خود وادار به تخریب کردند وساختن دوباره را هم تاکنون از جیب وکارکرد من دریافت کردند اما سود ان را باتلاق تعفن دریافت کرده است در حالیکه من تریبون وسخنگو ندارم وشرایط ابراز نوع فعالیت را نیز ندارم اگر به مکتب فرانگفورت رجوع کنید هیچ نوع جریان وعملکرد آنان انطباق با شرایط سیاسی روز وشب ندارد

من در حالیکه مدت 30 سال ترور فکری شدم در دوران های مختلف رهبران سیاسی نظام حکومت اسلامی تعیین سیاستهای خود را بر روی فکر وتوانمندی من منطبق می ساختند ودر دهه 80 تمام سیستم سیاست گذاری های کشور را بر روی فعالان سیاسی مخالف نظام وتوانمندی های من و جنبش زنان قرار دادند وتیتر های روزنامه ها از همین توانمندیها چاپ می شده است

من یک رئیس جمهور بودم در حالیکه در حبس بسر می بردم وزندانی سیاسی در بند طبقات خانه وبیرون از خانه در بند مامورین ودستگاههای مختلف دولتی وغیر دولتی وتمام کنش وموضع گیری های سیاسی من وحرف زدن , تعامل وگفتگو , آواز خواندن , رقصیدن , غذا خوردن , خوابیدن در سلول و..............................................................یک عمل سیاسی برای رئیس جمهور حال بود بطوریکه وی سفر های نیویورک وشرکت در سازمان ملل در تمام برنامه ها وسفر های خارجی خود را بر من منطبق ساخته وگفتمان وبرنامه ریزی های سیاستگذاری های خود در روز های تنگنا وبحران با ساده کردن من از زیر رادیکال وقرار دادن خود در رادیکال توانست خود را در متن سیاسی روز جای دهد و مشکلات بحران ودرگیری در انتخابات را بر سر من فرود آورد در حالیکه من در انتخابات شرکت نکرده واز حد اقل یکسال ماه مانده به انتخابات از فعالیت های سیاسی فاصله گرفته وحضور در فعالیت نداشتم واز زمان انتخابات تاکنون با توجه به اینکه اعلام انصراف نموده ام ولی در حبس انواع تخریب بر من وارد شده وحقوق شهروندی من ورزشی , مسافرتی , غذایی , بهداشتی , فرهنگی , اجتماعی , سیاسی و......................................................................من ومخالفان سیاسی نظام هزینه وخرج دوام تحکیم قدرت سیاسی نظام می شود وخوراک وغذا را از فعالان سیاسی سلب نموده اند

من از سال 80 حضور شفاف ومداوم سیاسی در میدان های شهر داشته ام
زمانیکه من برای اعتراض به تبعیض وخشونت حضور می یافتم ورادیکال سیاسی مستقل ولی همگرا در وجه مشترک سیاسی بودم دیگر زنان جنبش ویا خارج از جنبش دارای تیم سیاسی نظام حکومت اسلامی بودند که تعدادی زیر چتر آقای هاشمی وخاتمی وتعدادی زیر چتر آقای خامنه ای برای کسب حقوق خویش در مقابل هم صف آرایی میکردند ومن با تعدادی در اقلیت که آشنایی از قبل هم نبوده بدون چتر ومستقل برای جامعه ای فرادست در میدان ویا دانشگاهها حضور می یافتیم وهزینه را ما می پرداختیم وچترداران ساپورت بیشتر می شدند وپایگاههای قدیمی ووسطی یی خود را تعویض ومشکلات قبل خود را برمن مضاعف وارد می ساختند یک صف آرایی نا برابر بود وتعدادی با نفوذ در قدرت سیاسی پایگاه قدیمی خود را ترک کرده وپایگاه جدید را از هزینه وکارکرد ما دریافت نمودند ودر متن سیاسی جهان خارج تعیین کننده سیاستگذاریهای آتی اپوزیسیون سیاسی را رقم زدند

من جنبش سبز هستم
در حالیکه من در انتخابات شرکت نداشتم ولی از سال 86 پایه های جنبش سبز را بنا نهادم واین در کنش ها ومعلق شغلی من ودر حقوق شهر وندی وموضع گیری های سیاسی من نهفته است در حالیکه من تریبون ندارم و نا شناخته وفضای گفتمان نداشته وندارم

من...........................................................................................................................

من...........................................................................................................................

من..............................................................................................................................

واما تو......................................وتو..........................................وتو..................................................................................................

پروین جلائی 13/ 89
پروین جلائی 13/ 2/89
14/ 2/ 89
پروین جلالی 13/2/89
14/2/89
پریسیما , پری سیما , پریشاد اکتیو
آتوسا , گیتی و , ..................................................................................................................ودیگر دوستان

پهلوی , ثریا , دیبا و...............................................................................................................دیگر

هیچ نظری موجود نیست: