۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

اعلام کناره گیری من از عرصه سیاسی اجتماعی فرهنگی هنری چندمین بار در اعتراض به سانسور جایگاه فعالان سیاسی وجنبش زنان وحصر و زندان در روز جهانی مطبوعات

در روز جهانی مطبوعات به یاد حصر وزندان و زندانیان دربند, استان خوزستان , آبادان , خرمشهر , اهواز ,و ................................. دوستان واستادان , دبیران , دانش آموزان , دانشجویان , زنان , فرهنگیان اداره فرهنگ دوران تحصیل من وقبل از آن وپس از آن تا کنون, هنرمندان , سانسور شدگان سینما رکس آبادان , کارگران و..............................................دیگر

و......................................

من در طبقه آلتر ناتیو سیاسی اجتماعی روز وشب هستم وبه طبق واسطه نیاز ندارم وفعالیت اصلی من از قبل از شاغل شدن و ورود به اداره آموزش و پرورش با گفتمان وتعامل در سالهای 56 تا 60 در بین طبقه همکلاسیهای من ودبیران وشرایط تحصیلی موجود آن زمان وطبقه استادان و دانشجویان دانشگاه پهلوی در برخی برای بر اندازی رژیم پهلوی نبوده بلکه برای توسعه وپیشرفت بوده است ودر برخی از تعامل ها وگفتگو هایی که داشتم با سنتی های نو اندیش مذهبی و غیر مذهبی و دانشجویان سازمان مجاهدین خلق وچریک های فدایی خلق وکمونیست ها در رفت و آمد های روزانه ودر میهمانی ها وشب زنده داریها و دیدن نمایش های سینمایی وفیلمهای تلویزیونی در قبل از انقلاب بوده است وربطی به اداره آموزش و پرورش ندارد واز سال 66 تا 78 که در بایکوت وحذف و سانسور در منطقه 5 پنج تهران بسر برده ام واز 78 تا 87 که در منطقه دو تهران در حبس وزندان ومعلق شغلی بودم وفعالیت آشکار من از سال78 با حضور در میدان انقلاب در 18 تیر در در گیری های سیاسی وپس از آن باحضور در میدان بهارستان در 18 تیر سال بعد وسالهای دیگر وشرکت در دانشگاهها از جمله تهران وپلی تکنیک ودیگر دانشگاهها وسازمان های غیر دولتی واحزاب و........................................... .شروع موج اعتراض نه تنها احزاب بلکه جنبش زنان ودیگر اپوزیسیون از مقالات ئنوشته جات وپیام ها وبیانیه هایی که من ارائه می نمودم به کلیه سطح کشور و جهان منتشر شده است وهزینه وپرداخت آن تا کنون بر دوش من بوده است و ربطی به اداره آموزش وپرورش نداشته و بلکه اداره آموزش وپرورش بخشی از آن بوده است .کناره گیری از فعالیت وانصراف بسیار بهتر از پذیرفتن خفت وخواری در اجبار به عمد در تضییع و حقوق ضایع شده من و جایگاه فرمایشی ودولتی نظامی , انتظامی ,استبدادی , برای سوء استفاده بعدی در تکمیل برنامه های خود در سازمان ها وامور تربیتی وکارشناسی قر آن , وبخش های دیگر در ساز مان اموزش و پرورش کشور برای دستیابی به اهداف توسعه خود در برنامه های آتی است

هر جایگاهی بنا بر وزنه توانمندی و نگرش وموضع ونوع فعالیت شخص است وجایگاه من برابر با وزنه فعالیت ونوع نگرش ودر بند وحبس بودن من در سالهای طولانی است واز سال 78 تاکنون سازمان سنجش کشور آزمونی را به طور محرمانه از فعالان سیاسی در عرصه فعالیت بعمل آورده ومن را تا کنون در 20 وبیشتر در درمعرض آزمون قرار داده اند که هدف ومقصود اوت وخارج ساختن من از عرصه فعالیت اجتماعی سیاسی بوده است ولی موفق وبه آن دست نیافتند وتا مرحله انتخابات ادامه دادند ودر انتخابات هدف ومقصود خود را و آسیب بر من وارد آوردند واکنون جایگاه تفاله ای خودشان را بر من تحمیل می نمایند روزی که من فعالیت را شروع نمودم در اداره آموزش و پرورش معلق شغلی بودم و از آنان هم مجوزی برای فعالیت سیاسی دریافت نکردم وبه دلیل همین فعالیت ها ودر دنبال بحران منطقه پنج در معلق شغلی بودم واکنون هم که کشور در حکومت اسلامی بسر می برد واداره آموزش وپرورش حق تعیین جایگاه در برنامه های مرا ندارد والبته این از دفاع من از معلمان ودبیران وکارمندان زندانی وزندانیان سیاسی مستثنا وجدا است


, در یادی از همکاران نام همکاران مدرسه روستای انگشته وهمکاران اداری شهرستان درود را به خاطر ندارم فقط آقای سالاروند وخانم صاعدی ورئیس آموزش وپرورش آقای حبیبی و دانش آموز ترور شده موگویی یادم است
به یاد تمامی سانسورشدگان وزندانیان در بند , روزنامه نگاران , , زنان , کارگران , فرهنگیان , دانش آموزان ,دانشجویان ,پزشکان , پرستاران در بند تاکنون استان لرستان وبخصوص شهرستان درود

به یاد همکاران و دوستان استان اراک

به یاد زندانیان وسانسور شدگان در بند روزنامه نگاران , زنان , کارگران , فرهنگیان , دانش آموزان , دانشجویان , همکاران فرهنگی مدارس و کادر اداره آموزش وپرورش دوران شاغل بودن من در استان های لرستان ,اراک ,منطقه 5 پنج و2 دو تهران وقبل از آن وپس از آن در گروه های درسی مختلف , پزشکان , پرستاران و.................................................دیگر دوستان در بند تاکنون استان اراک

در روز جهانی مطبوعات در یادی از همکاران مدارس منطقه پنج مدرسه دهکده المپیک (مطهری) نام تمام دبیران را به یاد ندارم ودر قبل که نام برده شد نامبرخی از قلم افتاده است
خانم قره باغی که بیشترین تعامل وگفتگو را من با او داشته ام ومعاون ارشد مدرسه بود ودر برخی از اوقات درگیر وکنتاک هم داشتیم اما فردی دوست داشتنی وخوش رفتار وختمتگزار به دیگران وخیر خواه بود وخاطرات قشنگی را من با او دارم معاون دیگر به نام خانم ترابی که او نیز از دئستان خوب من بود
دبیر ریاضی مدرسه که نام او را به خاطر ندارم ولی تاثیرگذار وتعامل خوبی با دانش آموزان داشت ودر ارتباط رابطه با اولیا پدر را نقش اصلی در افت تحصیلی می دانست ومرتب می گفت که من با پدر ها کار دارم وما می خندیدیم و خانم قابل رحمت که از دبیران تاریخ وعلوم اجتماعی بود وخانم آسا که دبیر عربی بود ومن دوران وخاطرات خوب وقشنگی را با آنها داشته ام خانم فیاضی که مدیر پس از خانم میر حسینی بود که من دوران پرگفت وگویی را با او وخاطرات پر تنش زمان تغییر مدیر با آن مدرسه واو داشته ام آن مدرسه مجتمع بود ودبستان وپیش دبستان ومهد کودک هم داشت به یاد همه دوستانی که در آن مجتمع ما با هم گفتگو وتعامل وخندیدیم ,جر وبحث , مشاجره و..................داشتیم

از همکاران مدرسه محمد خانی خانم روشن را که از دبیران خوب و من دوران پر تعامل وگفتگویی را با او داشته ام که وی به کانادا سفر کرد ویکبار ویا دوبار ناهار به خانه او دعوت شدم وباهم غذا خوردیم وبعضی از اساس منزل او را که به کانادا میرفت در رنگ سفید در سال 67 ویا 68 خریدم واکنون بضی از آثار موچود است دیگر همکاران مدرسه از دبیران 18 گروه درسی نام آنان را به خاطر ندارم ولی با همه آنان در تعامل وگفتگو بوده ام به یاد همه دوستان

مدرسه بنت الهدی صدر

به یاد تمامی دوستان وهمکاران ارجمند وبا ارزش بخصوص خانم دولتخوانی , خانم خرسند که بیشترین دوران پر کار وتوسعه فرهنگی اجتماعی ,هنری , ادبی و..........................در زمان آنان و کادر خوب مدرسه بود
به یاد تمامی پرسنل مدرسه بنت الهدی صدر منطقه پنج تهران از سال 89 تا 74 که من نام آنان را به خاطر ندارم از جمله خانم گلشن وخانم رستگار خانم محبوب به یادم است دوران پر خاطره وپر نشاط وشادابی را در زمان خانم خرسند من داشته ام به دلیل وجود خانم دولتخوانی ودیگر کادر خوب آن مدرسه البته در آن زمان هم تبعیض وتنش وجود داشت لیکن رسیدگی وبر طرف می شد ومن بیشترین فعالیت بدون حق تدریس در آن زمان داشتم

دوران حذف وسانسور وپر التهاب وبحران بر انگیزی وپر تنش را در یکسال پس از خانم خرسند در زمان خانم نیک نصرت من داشته ام که پس از آن تا سال 78 در تنش و بحران ومعلق شغلی , انتظار خدمتی , سانسور وشکنجه , تبعیض خارج شدن از منطقه به وضع بسیار نامطلوب که قابل تو صیف نیست به دو تهران ودر زیر فشار تحجر واختناق وظلم وحبس در کتابخانه بسر برده ام و تمام مدت از شرایط سیاسی که من در پرونده داشته ام علیه من استفاده نموده اند انچه که خواستند ضربه وآسیب رساندند که برای هر یک از آن موارد یک کتاب باید نوشت ودر این فرصت نمیگنجد وحالا که جامعه تغییر کرده است می گویند که شرایط پدر به من چه مربوط بوده است

در صد ویا هزار ویا میلیون مورد آنان برای ساختن آموزش وپرورش جدید مرا در حبس ودر بند نگاه داشتند تا شرایط موجود را تغییر دهند

به یاد سانسور شدگان وزندانیان در حصر و بند ,
همکاران فرهنگی , که از نظام پرداخت هماهنگ محروم هستند ویا در حبس ولغو ابلاغ , منتقلی , در بند و..................................... دیگر

امور تربیتی و کارشناسی قرآن اداره آموزش وپرورش پشتون در استان تهران واستان وشهرستان های کشور ایران وکادر سازمان آموزش و پرورش آموزش و پرورش وزارتخانه واحزاب دولتی حق تعیین جایگاه اجتماعی سیاسی فرهنگی برای من فعال سیاسی از سال 59 تا کنون و به مدت 10 سال آشکار در دانشگاهها و احزاب و ساز مان های غیر دولتی را ندارند

من فعال در اجلاس خیرین مدرسه ساز در سال 74 و75 بودم

این فعالیت که با مدیریت رئیس آموزش و پرورش منطقه پنج آقای عبد الهی وخانم گل در سال 74 و 75 انجام شد و من بدون دریافت حق الزحمه به در خواست خانم گل در همان سالهای سر بریدن با پنبه وبحران در اکباتان در دکوراتور وطرح تراکد های مختلف به انجام رسانیدم والبته بودجه در دست مدیر بود

من فعال در حوزه تصیح اوراق در رشته های مختلف علوم انسانی ودروس دیگر در دبیرستان ها ومدارس مختلف منطقه پنج بوده ام ودر همان سالهای بحران وبایکوت که در اینکه شکایت علیه ریاست منطقه آقای تورانی به ارزشیابی استان دادم وعوامل وابسته در حراست وکادر اداری منطقه پنج وخانم با بایی وآقای حجازی و آقای عطاران در حوزه تصییح اوراق در مدارس بخصوص در مدرسه شاملو با مدیریت خانم گل برای من در مفقود کردن برگه های امتحان حوزه نهایی که من چندین بار آنها را چک وشمارش میکردم تا یک هفته ویا بیشتر درگیر پیدا کردن اوراق می نمودند

من در همین منطقه پنج در انتخابات دوره های مختلف مجلس و ریاست جمهوری در مدارس حضور فعال داشته وبا ذهنیت بخشی آنان نسبت به عرصه سیاسی پدرم وپسر عمو وشرایط خانوادگی در تمام زمینه ها بعنوان دکور ولحاف روی خودشان استفاده می نمودند ودر چند مورد با نماینده شورای نگهبان هم در زمینه دستور به حذف کاندیداها داشت ومن البته مسئول صندوق نبوده ام درگیری داشته ام که برای من صورت جلسه کرد وبه مرکز فرستاد

ابلاغ اولیه من آموزگاری ودبیری بوده است
محل شغلی من در تهران از سال 64 تا78 در منطقه پنج از نظر بخش اداری تاثیرگذار در قبیله امورتربیتی پشتون بوده است ومن عضو این شبکه پشتون وپشتونیان نبوده ام وهمگرایی عقیدتی تحجر گرایی نداشتم ولی به آنان خدمت وتا حد لزوم تعامل در شرایط شغلی داشته ام وبه دلیل ناهمگون بودن و خواسته بیجای آنان از من و اجرا نکردن از طرف من در مدرسه مرتب در بیکوت بسر برده ام ودر سال 78 در شرایطی که شرح آن آمده است من از این قبیله خروج کردم ونه به مخالفت بلکه برای رهایی از چنگال ظلم وفشارهای استبدادی , اختناق انان و از هزینه شخصی خودم در یک شرایط نابرابر وارد عرصه اجتماعی , سیاسی شدم بدون وزنه از پیش تعیین شده واین سد وموانع وپرداخت ها راداشته ام
احضار من از وزارت کار فردی ادعای دروغ که کارمن من بوده است وحق بیمه طلب میکرد وتا مدت دو سال من به مجتمع قضایی مفتح در رفت و آمد بودم وپرداخت هزینه بیجا برای بستن پرونده
مفقود شدن سند زمین خریداری شده من در سال71 که با پرداخت هزینه دو برابر و آگهی به روزنامه وبه مدت یک ویا دو سال در رفت و آمد برای در یافت سند مجدد

به مدت دو تا سه سال در رفت و آمد وبا شرایط بسیار نامطلوب من توانستم خانه را تحویل بگیرم آنهم در خارج از موقع تحویل مقرر و که در نوبت اول بودم وپیگیری نواقص وبرنامه های داخلی آن از جمله تلفن که جمعی با همکاران ثبت نام شده بود و پس از تحویل منزل به مدت یکسال ویا دو سال در نبود من مستاجر وعوامل سیمها را جا بجا نمودند وبه نام پدر آقای غلامحسین جلالی تغییر داده بودند ودر پایان سال هم هرچه من قبض تلفن را می خواستم امتناع میکردند ودر سال 82 که من خانه را تحویل گرفتم در سال 84 ویا 85 از مخابرات به من زنگ زدند وخواستند که برای انتقال تلفن به نام خودم به مخابرات بروم وتا مدت یک ماه من در رفت و آمد بودم وامتیاز من در تمام حقوق شهر وندی ضایع می گردید و
به هدر رفتن اجاره بهای منزل خریداری شده اقساطی از طرف آموزش و پرورش که به مدت 6 سال و تا کنون من اجاره بها را در حد قیمت روز ویا مبلغ توافقی هم نتوانستم در یافت کنم وکنتاک های بسیار و پر تنش از سال 82 تاکنون با مستاجرین برای تخلیه خانه ویا اجاره بها ونظایر این قبیل
سرقت اشیا که شرح آن در قبل آمده است
مشکل در سرویس ایاب و ذهاب اتوبوس , تاکسی و.................... در شهر تهران وشهرستان ها از سال 78 تا کنون که در حال حاضر که من فعالیتی ندارم شرایط مطلوب شده است
مشکل در دادگاه خانواده سه راه آذری که برای امر طلاق مراجعه نمودم وتا مدت یک سال در رفت و آمد بودم وپرداخت هزینه های متفاوت
مشکل در امر در خواست کارگر برای نظافت که من از سال 60 تا کنون از کارگر های مختلف حتا از کارگر مدرسه به دلیل نیاز آنان در امورات مختلف دعوت می کردم و به انان مزد می پرداختم واز سال 78 تاکنون من هر کارگری که از شرکت های مختلف دعوت کردم برایم هزینه مضاعف ومشکل ساز بوده است وبسیاری از این هزینه های کلان را من پرداخت داده ام که در این فرصت برای شرح نمیگنجد

در یافت نامه از حراست خانه هنری اداره ارشاد بر تعطیل کردن فعالیت های هنری موسیقی وزبان که هزینه چندین میلیونی برای آن صرف و اوقات بسیاری را برای دریافت مجوز تلف نموده بودم وبا پرداخت خسارت فراوان کلیه لوازم هنری را جمع کرده و فعالیت را تعطیل نمودم
پرداخت هزینه مضاعف برای تلفن همراه ومشکل سازی در شرایط فروش کارکرده را به جای صفر به قیمت صفر به فروش رسانده است وپس دادن آن وتا باز پس گیری چک های داده شده که فروشنده از خزانه مداحان اهل بیت بوده است
در این شرایط ناهمگون وبدون تعامل وارتباط , بدون تیم در یک نا برابری مطلق به زور واجبار و با اعمال شاقه و در بند وحبس مرا با دستگاههای مختلف دیجیتال با گردش به کل جهان وداخل کشور رهبران سیاسی نظام وساز مانهای وابسته داخلی وخارجی آن ونیروی انتظامی ودیگر عوامل نظامی ومذهبی وابسته به نظام سوءاستفاده خود را در انتخابات گذشته از این جریان نموده ومطلوب حال خود را از این جریان ها بیرون کشیدند ودر تمام مدت 4 سال حاج آقا و مادر وحاج خانم وساز مان های وابسته به آنها به در و دیوار شهر کوبیدند ومدت 10 سال فعالیت های مرا هزینه کشور سازی وتثبیت برنامه های خود نمودند وپس از آن در تفاله جریان مرا به میان قبیله پشتون تحویل نموده وگیر بست آن را به دست حاج آقا وحاج خانم ومادر تحویل نمودند با این هدف که برای آنان تشکل سازی ونو اندیشی را توسعه دهم در حالیکه هیچگونه هزینه ای تا کنون نه تنها از آنان بلکه زیر بار هیچگونه هزینه دریافتی نرفتم . البته اگر آنان با صراحت وبا اطمینان تغییر را بپذیرند ودر زیر چتر زندانیان در بند چه رژیم پهلوی و په در صف عرصه سیاسی مخالف نظام در هر شرایط موجود جامعه خواه روشنفکر و یا سنتی , نواندیش و.................................. برای تعامل در طبقه فکری خودشان وارد شوند هیچ مانعی وجود ندارد ولی آنان با آزمون وشرحی که دارند در اعلام موجودیت خارج از سیاست نظام حکومت اسلامی هیچگونه اعتمادی نسبت به آنان حاصل نشده وافراد مختلف اجتماعی , فرهنگی , سیاسی و................................را قربانی وهزینه مقاصد خود می کنند واطمینان در این زمینه وجود ندارد

من در این نابرابری وناهمگون بودن طبقه وبدون در نظر گرفتن شرایط قبل شغلی من و بحران ها وشرایط پس از آن وبدون در نظر گرفتن حرکت اولیه که آلتر ناتیو آن از پایگاه من ودیگر مخالفان آغاز شده است که بخشی از آن مربوط به آموزش و پرورش می باشد وضایع شدن وقت وعرصه ده سال حضور در فعالیتهای اجتماعی سیاسی ,فرهنگی ,هنری و.....................به بازی افتضاح پشت پرده خودشان گرفته شده است و حقوق مرا تضییع نموده است از فعالیت ها کناره گیری نموده و تا تعیین جایگاه واقعی که ربطی به آموزش و پرورش ندارد من بر این کناره گیری وموضع خود هستم

من کامپیوتر , رایانه وکافی نت را دوست وعلاقه دارم ودر یادگیری و توانمند شدن آن به مدت 6 سال مداوم ومستمر وقت صرف کرده ام واز سال 80 تا 84 در اشکال متفاوت وروشهای تخریب وسانسور وجو سازی وایجاد مشکل در شبکه های کامپیوتر من از طریق وزارت ارشاد , نیروی انتظامی , امورتربیتی وکارشناسی قرآن آموزش و پرورش درجلوگیری از یاد گیری من تلاش نموده اند واز سال 83 با تلاش در مرحله مقدماتی آموختم واز سال 84 تا 86 با حضور در کافی نت های مختلف با تلاش خود وبعضی از جوانان توانستم در این ارسال پیام تسلط در حد متوسط و مطلوب پیدا کنم

پروین جلائی 11/13/ 2/ 89
14/2/ 89
15/ 2/88
16/2/88

آتوسا , کوروش , گیتی
پهلوی ,ثریا ,دیبا و........................................................دیگر دوستان

حزب کارگر , سازمان مجاهدین خلق ایران واحزاب غیر دولتی دانشجویان ,جنبش زنان و....................................................................دیگر

هیچ نظری موجود نیست: